عزیزان می توانید ارایه محصولات و تبلیغاتتان را به ما بسپارید.
اعتماد شما اعتبار ماست
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در شنبه 26 بهمن 1392
|
باسلام خدمت شما هم میهنان عزیز،باتوجه به این که وبلاگ ما یک وبلاگ بین المللی است از کسانی که می خواهند در این وبلاگ تبلیغاتی بگذارند تقاضا می شود به موارد زیر تو جه کنند:
کسانی که خواستار تبلیغات هستند باید برای ما نظر بگذارند و نام شر کت نوع خدمات و......عنوان کنند.
مبلغ این تبلیغات:
ماهانه 5000 تومان
می باشد وشما می توانیید این مبلغ را به شماره حساب:
بانک رفاه 5894631830949004 واریز کنند
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در جمعه 25 بهمن 1387
|
اول: اینکه از استرس هایتان حرف بزنید
یک آدم صبور و دهنقرص، گیر بیاورید و کل بدبختیها و جفتکهایی که از "الاغ زندگی" خوردهاید را با او تقسیم کنید…
بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز میکنید، اوهم سفره خودش را برایتان باز میکند و یحتمل می فهمید که شما در این دنیا، تنها آدم کتک خورده نیستید... و این یعنی آرامش..
دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید:
گذشتهتان و آیندهتان را خیلی جدی نگیرید…
اصلا پاپیچ خرابکاریها و کوتاهیهایی که در گذشته در حق خودتان کردهاید، نشوید.
همه همینطور بودهاند وانگشت فرو کردن در زخمهای قدیمی، هیچ فایدهای جز چرکی شدن آنها ندارد.
آینده را هم که رسما باید به هیچ وجه به حساب نیاورید.
ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی، حماقت محض است..
فکر هر چیزی، از خود آن چیز معمولا سختتر و دردناکتر است…
سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید:
حالامیگویم استراحت، یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها واسترسها و بدبختیهاتون...!!!
آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی چند ساعته بدهد…
کمی تنهایی، کمی بچگی کردن، یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد…
مثل نهنگها که هر از چندگاهی به بالای آب میآیند و نفسی تازه میکنند و دوباره به زیر آب برمیگردند…
چهارم اینکه تنتان را بجنبانید
ورزش قاتل استرس است...
لزومی هم ندارد که وقتی میگوییم ورزش، خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید و بازو دربیاورید…
همچین که یک جفتک چارکش منظم وخفیف در روز داشته باشید، کلی موثر است…
از من به شما نصیحت…
پنجم اینکه واقعبین باشید:
ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم…
ششم اینکه زندگیتان، میدان و مسابقه اسبدوانی نیست
خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… مقایسه کردن و"رقابتپیشگی"، استرسزا است…
اینکه جاسم فوقلیسانس دارد و من ندارم و قاسم لامبورگینی دارد و من ندارم و عبود فلان دارد و من ندارم، شما را دقیقا میکند همان اسب مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب، دویده وبه هیچ کجا هم نرسیده…
زندگی مسخرهتر از چیزی است که شما فکرش رامیکنید…هیچ دونفری لزوما نباید مثل هم باشند…خودتان باشید…
هفتم اینکه از مواجهه با عوامل "ترسزا" هراس نداشته باشید:
مثال ساده آن، دندانپزشک است…
وقتی دندان خراب دارید، یک کله پیش دکتر بروید و درستش کنید… نه اینکه مثل بز بترسید و یک عمر را از ترس دندانپزشک، بادرد آن بسازید و همه لقمههایتان را با یکطرفتان بجوید…
نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک عمر زندگی با ترس درد است…ترس، استرس می زاید
هشتم اینکه خوب بخورید و بخوابید
آدمی که درست نخوابد و نخورد، مغزش درست کارنمیکند…
مغز علیل هم، عادت دارد همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد…
آدم وقتی گرسنه و خسته است، یک وزنه یک کیلویی را هم نمیتواند بلند کند، چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!!
نهم اینکه بخندید:
همه مشکل دارند…
من دارم، شما هم دارید… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست…
یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات بخندید…
به بدبختیها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید…
به خودتان بخندید…
دو بار اولش سخت است،اما کم کم عادت میکنید و میبینید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمیکند اما دردش را کم میکند
باتشکر
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در سه شنبه 1 بهمن 1392
|
پدر میگفت محمد با آنکه فرزند من بود ولی معلم من هم بود! هرگز نماز اول وقتش فوت نشد ... همیشه هر آنچه که وظیفهاش بود را تمام و کمال انجام میداد . هرگز حرفی نزده بود که پدر و مادر را برنجاند . اصلا اهل دل شکستن و اذیت کردن نبود . خیلی ساکت بود و آرام. صاحب رأی و اندیشه و انتخاب بود ... خیلی دلتنگ شهدا میشد . صادقانه شهدا را دوست داشت ... خیلی به شهید «سیدمحمد منتظرقائم» علاقه داشت؛ فرمانده سپاه یزد و شهید واقعه طبس ...به خاطر همین اسمش را از ایمان غلام نژاد به «محمد منتظرقائم» تغییر داد و شد محمد! خیلی به ساحت خاندان نبوت علیهمالسلام ارادت داشت. محمد عاشق اهلبیت علیهمالسلام بود . دلباخته مقام معظم رهبری بود . همیشه گوش به فرمان رهبر بود . حالاتش، حالات سربازی پا در رکاب بود که از خودش گذشته باشد و هر لحظه منتظر فرمان ولیّ زمانش باشد . تکیه کلام همیشگیاش در فتنه 88 : « فقط آقا » ، « ببینید حضرت آقا چه میفرمایند، همه اینهارفتنیاند،اونچه میمونه فقط ولایته، دل بسپارید به حضرت آقا » . گستره معلوماتش خیلی وسیع بود. معلوم بود که خیلی زحمت کشیده و روی خودش کار کرده است . همیشه در صحنه بود. هر جا میرفتی نفر اول بود... نماز جمعه، راهپیمایی، بسیج، انتخابات و...
جمیلی-شهدا، چراغ های فروزان بر سر راه ما خاکیان هستند. آن ها رفتند تا با خون گرمشان نهال اسلام را آبیاری کنند و با انوار پرفروغ و روشنی بخششان راه و رسم صحیح زندگی را به ما بیاموزند. آن چه در پی می آید نمونه های کوچکی است از هزاران خاطره و حرف های ماندگار شاهدان قدسی استان های خراسان که امیدوارم چراغ راهمان باشد.
استفاده شخصی مادر شهید «حسن ستوده» نقل می کند: آن روز می خواستیم به عروسی دختر خواهرم برویم، برف آمده بود و هوا خیلی سرد بود. اتفاقا حسن آقا همان روز برای انجام کار اداری با ماشین سپاه آمده بود. به او گفتم: می خواهیم به عروسی برویم، هوا خیلی سرد است اگر می توانی ما را برسان. او گفت: مادرجان، این ماشین بیت المال است و من حق استفاده شخصی از آن را ندارم.
به فکر دیگران بودن همسر شهید حسین گلی می گوید: پول قند کوپنی ما ۱۲ تومان بود ولی پول نداشتیم. به حسین می گفتم که شرایط خیلی سخت است با این دو بچه، اما او فقط به جبهه ها و فرمان امام(ره) فکر می کرد، یادم نمی رود که قرار بود ۲ روز دیگر اعزام شود و پشت بام خانه باید گل اندود می شد با عجله کار می کرد و مقدمات را فراهم کرد ولی روز آخر گفت: امروز بام خانه را گل نمی کنیم وقتی علت را پرسیدم، گفت: خانه علیرضا عربی (سردار شهید) واجب تر است او الان در جبهه است و باید کار خانه اش را تمام کنم.
ساعت اداری معلم شهید محمد جوادی، انسانی وارسته و متعهد بود که در ساعت کاری هرگز کم نمی گذاشت. او حتی حضور در مراسم تشییع پیکر شهدا را با مسئولان آموزش و پرورش هماهنگ می کرد و راضی نبود به دلیل انجام امور دیگر از کار اداری بزند. او حتی ۲۰ دقیقه تاخیر حضورش در مدرسه را به اطلاع مدیر آموزش و پرورش می رساند و ساعت اداری را هم حق الناس و بیت المال می دانست.
عکس یادگاری مادر شهید محمدرضا نظافت یزدی نقل می کند: محمدرضا آلبوم عکس هایش را نگاه می کرد. چند عکس را برداشت و دوید بیرون؛ گفتم می خواهی چه کار کنی؟ گفت: به این نتیجه رسیدم که شاید چون علاقه ام به عکس هایم زیاد است، شهید نمی شوم. می خواهم این علاقه را به کلی از بین ببرم. آن روز محمدرضا زیباترین عکس های دوران جوانی اش را از بین برد تا دیگر ذره ای متعلق به دلش نباشد.
النگوی هزارتومانی مادر شهید محمدرضا مهدی زاده طوسی نقل می کند: وقتی فرزند محمدرضا به دنیا آمد یک النگو به مبلغ هزار تومان خریدیم. وقتی النگو را درآوردیم که به دست بچه اش کنیم او ناراحت شد و گفت: الان زمان جنگ است، شما هزار تومان به یک النگو داده اید، این پول را می بردید به صندوق قرض الحسنه می دادید تا مردم نیازمند از آن استفاده کنند.
اهمیت حق الناس حق الناس موضوعی است که بر و بچه های جنگ خیلی به آن توجه داشتند. شهید غلامعلی تقوایی از افرادی بود که در دست نوشته ای حتی به جزئی ترین بدهی اش که مربوط به تعمیر دوچرخه اش بود، اشاره می کند. او در این متن با امضای خودش از بدهی ۳ یا ۴ تومانی به دوچرخه سازی در شهر فردوس خبر می دهد.
اهمیت نماز همسر شهید سیدعلیرضا عصمتی نقل می کند: در طول زندگی مشترکمان با شهید یک روز نماز صبحمان قضا شد و خواب ماندیم. همسرم برای نماز به اتاق دیگر رفت ولی بیرون نیامد. وارد اتاق که شدم دیدم در حال سجده می گرید و استغفار می کند و می گوید: خدایا همین بار مرا ببخش، دیگر نمازم قضا نمی شود. سرش را که از سجده برداشت به پیشانی اش می زد و اشک می ریخت
نیروهای ایرانی بخشی از شهر خرمشهر را آزاد کردند ولی به دلیل پیشروی ناهماهنگ در محورها و نبود پشتیبانی مناسب، مواضع تثبیت نگردیده و نیروهای ایرانی عقب رانده شدند
بازپسگیری ساحل شرقی رودخانه کارون-خارج کردن آبادان از محاصره یکساله-آزادسازی بیش از ۱۵۰ کیلومترمربع از اراضی اشغال شده نوسط ارتش عراق-کلاسیک ترین عملیات نیروهای ایرانی در طول جنگ که کاملا بر پایه اصول نظامی بود
بازپسگیری ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران از نیروهای عراقی-آزادسازی جاده استراتژیک دزفول تا دهلران-تصرف چاههای نفت ابوقریب در ارتفاعات تینه-اسارت ۱۵۰۰۰ سرباز عراقی توسط نیروهای ایرانی
آزادسازی خرمشهر و منطقه هویزه و پادگان حمید-انهدام۲۰٪ از ارتش عراق-آزادسازی۵۰۳۸ کیلومترمربع از مناطق اشغال شده-عقبنشینی گسترده نیروهای عراق از استان خوزستان و موضعگیری آنها در اطراف شهر بصره جهت مقابله با حمله احتمالی نیروهای ایرانی
از اهداف این عملیات بازیابی روحیه رزمندگان ایرانی بعد از شکست در عملیات رمضان بود-تصرف منابع نفتی موسیان و بیات و همچنین حوضچههای نفتی زبیدات که مشتمل بر ۷۰۰ حلقه چاه نفتی بود-تصرف جاده طیب به شهرانی-تصرف جاده تدارکاتی بغداد به بصره-رسیدن نیروهای به نقطه مرزی به طول۵۰ کیلومتر
دستیابی نسبی نیروهای ایرانی به ارتفاعات موردنظر-ضعف فرماندهی نیروهای زمینی به جهت اتکای بیش از حد به واحد توپخانه-ناکامی در الحاق یگانها به یکدیگر بعد از پایان عملیات-عقب نشینی نیروهای ایرانی به مواضع قبلی بعد از چند روز
در محور شمالی عملیات(العزیز)نیروهای ایرانی توانستند خود را به رودخانه دجله رسانده و تردد خودروهای راه بصره به بغداد را قطع کنند-تصرف دو جزیره مجنون به مساحت ۱۶۰ کیلومتر مربع-تصرف ۵۰ حلقه چاه نفت-استفاده گسترده عراق از سلاح شیمیایی-شروع جنگ نفتکشها
پیشروی کم نیروهای ایرانی در مواضع عراق تا شرق دجله و ناکامی در عبور از آن-ناتوانی آتشباری مناسب نیروهای ایرانی به نیروهای عراق به دلیل کمبود امکانات-عقب نشینی از نیمی از مناطق متصرف شده بعد از یک هفته-شروع جنگ شهرها
تصرف شهر فاو، راسالبیشه، جاده فاو تا بصره-قطع دسترسی عراق به خلیج فارس-گسترده ترین استفاده از سلاحهای شیمیایی در طول جنگ از جانب ارتش عراق-اسارت ۳۰۰۰ سرباز عراقی توسط نیروهای ایرانی-تصویب قطعنامه ۵۸۲ شورای امنیت-ساخت پل «بعثت»با استفاده از ۵۰۰۰ لوله بر روی اروند رود-مصدومیت شیمیایی بیش از ۱۵۰۰۰ سرباز ایرانی در ۱۷ روز-ورود رابرت مکفارلین به تهران
لو رفتن طرح عملیات پیش از آغاز آن توسط هواپیماهای آواکس-مسدود کردن حفر کانال در معبر اصلی محور و پر کردن آن با مازوت جهت زمین گیر کردن نیروهای ایرانی-شکست خودن نیروهای ایرانی در تصرف کردن جزایر امالرّصاص و ابوالخطیب بعد از۴۸ ساعت و دستور توقف عملیات توسط فرماندهان
تصویب قطعنامه ۵۹۸-پیشروی ۱۲ کیلومتری به سمت بصره-تصرف ۱۱ قرارگاه ارتش عراق-آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر از مساحت ایران-انهدام ۸۱ تیپ و گردان مستقل ارتش عراق-تصرف دریاچه بوبیان-آزادسازی ۴ پاسگاه مرزی ایران
هدف از این عملیات صرفاً تضعیف روحیه و ماشین جنگی عراق در قسمت جنوبی کانال پرورش ماهی بود. نیروهای ایرانی با اولین پاتک عراق بدون هیچ مقاومتی به مواضع اولیه خود بازگشند
مقاومت بیش از انتظار ارتش عراق در منطقه باعث سرمایهگذاری فراوان دو طرف برای پیروزی در این نبرد بود و والفجر۴ را از یک عملیات محدود به یک عملیات گسترده تبدیل کرد. در طی این عملیات ۷۰۰ کیلومترمربع از خاک عراق به تصرف نیروهای ایرانی درآمد.
به دلیل ناکامی عملیات بدر، ابتکار عمل اینبار به ارتش داده شد و آزادسازی منطقه عمومی اشنویه-پیرانشهر نیز از سپاه به ارتش واگذار شد. اما ارتش نیز در این عملیات ناکام ماند و طی دوماه سه بار در تصرف منطقه شکست خورد و درنهایت دستور توقف عملیات
پیشروی کند نیروهای ایرانی در راههای سختگذر منطقه-ناکامی در تحقق نیمی از اهداف اولیه عملیات-پیشروی۳۴ کیلومتری در خاک عراق-زمینگیری نیروهای دوطرف در ارتفاعات شاخگولان
نخستین عملیات ایران در زمستان بود که در جهت امتیازگیری برای پایان جنگ پیروزی نسبی را به همراه داشت-تصرف ارتفاعات قمیش، ویولان و تنگه گوجار دستاوردهای این عملیات بود
آخرین عملیات نظامی ایران بود که از جانب فرماندهان به عنوان آخرین ضربه به ارتش عراق در جهت پذیرفتن قطعنامه۵۹۸ شناخته میشود. این عملیات با موفقیت کامل همراه شد و شهرهای حلبچه، دوجیله و خورمال به تصرف نیروهای ایرانی درآمدند-محاصره شهر سلیمانیه عراق-بمباران شیمیایی شهر حلبچه عراق توسط رژیم بعث
شکست کامل عملیات «فروغ جاویدان»-عقب راندن نیروهای مهاجم به پشت مرزهای بین المللی-کشتن۲۰۰۰ تن و دستگیری۲۵۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران-انهدام۴۰۰ دستگاه انواع وسایل نقلیه ارتش عراق که در اختیار نیروهای مهاجم قرار داشت-پذیرش قطعنامه۵۹۸ شورای امنیت توسط صدام حسین-ابراز تمایل بریتانیا برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک-اعزام نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل به مرزهای دو کشور و ایجاد صلح پایدار.
درطول 8 سال دفاع مقدس حدود 25 هزار نفر مفقودالاثر شدند كه تاكنون پيكر مطهر نزديك به 20000 از آنها با عمليات تفحص پيدا شده است.
زنان
بر اساس آمار تهيه شده از فهرست شهداي جنگ تحميلي زنان قهرمان ايران 4 هزار و 363 نفر شهيده در طول سالهاي دفاع مقدس تقديم اسلام كردند كه بيشتر آنها در بمباران و موشك باران شهرها به شهادت رسيدهاند.در طول 8 سال دفاع مقدس 22808 نفر امدادگر و 2276 نفر پزشك زن به جبههها اعزام شدند.
در حال حاضر در كشور بيش از 5 هزار زن جانباز وجود دارد كه از اين ميان 3 هزار نفر بالاي 25 درصد جانبازي هستند.
در طول دفاع مقدس 320 هزار نفر از قهرمانان رزمنده با درصد بالايي جانباز شدند.در حال حاضر 100 هزار جانباز شيميايي در كشور وجود دارد.حدود 8 هزار جانباز نيز در شرايط بحراني هستند.
تعداد كل شهداي جنگ ايران و عراق، طي آخرين آمار، 188 هزار و 15 نفر اعلام شده است. در جنگ تحميلي 172056 نفر در درگيري با دشمن و 15959 نفر در بمباران شهرها به شهادت رسيدهاند. در بين شهداي دفاع مقدس: شهداي معلم، 3 هزار و 728 نفر شهداي دانش آموز، 36 هزار و 167 نفر شهداي روحاني، 2 هزار و 757 نفر بوده اند. در دوران دفاع مقدس 48000 نفر از ارتشيان غيور ايران به شهادت رسيدند.
در كل دفاع مقدس 7 سال و 11 ماه، يا 2900 روز و به عبارتي ديگر 95 ماه طول كشيد كه اين مدت 2 برابر جنگ دو كره و دو برابر جنگ جهاني اول ميباشد.
مجموعاً در طول 8 سال دفاع مقدس 163 عمليات كوچك و بزرگ و به طور تقريبي هر 7 ماه يك عمليات عليه دشمن متجاوز انجام شده كه در اين ميان 19 عمليات بزرگ، 19 عمليات متوسط و 125 عمليات كوچك انجام شده است
اولين گلوله اي كه از يك دستگاه تانك در جنگ ايران و عراق به سوي كشورمان شليك شد توسط ملك حسين، پادشاه وقت اردن انجام گرفت.
اولين عمليات منظم رزمندگان اسلام، عمليات «امام مهدي عليه السلام» در تاريخ 26/12/1359 در منطقه غرب سوسنگرد انجام شد.
اولين ايستگاههاي صلواتي جبهه ها در شهر بستان (پس از آزادسازي) راه اندازي شد.
اولين عمليات نيروي هوايي ارتش، تنها به دشمن، در بعداز ظهر 31 شهريور ماه 1359 صورت گرفت كه صدمات جبران ناپذيري به 2 پايگاه مهم هوايي عراق به نامهاي «الرشيد» و «شعبيه» وارد نمود.
اولين عمليات نيروي دريايي ارتش در هفتم آذر ماه 1359 انجام شد.
اولين حضور مقام معظم رهبري در جنگ تحميلي در اواخر سال 1359 صورت گرفت و تا يكي دو ماه از ابتداي سال 1360 ادامه يافت.
اولين موشك ايران براي مقابله به مثل در ساعت 2:40 بامداد 21 اسفند 1362 به سوي شهر كركوك در عراق و سپس از 23 اسفند تا 25 خرداد سال 1364، تعداد 12 موشك به شهر بغداد پرتاپ شد.
اولين عمليات آبي خاكي دلاور مردان غيور اسلام با نام «خيبر» در سوم اسفند ماه 1362 در منطقه هور در جزاير مجنون انجام گرديد.
اولين عمليات دريايي سپاه پاسداران در خليج فارس، با نام كربلاي 3 در شهريور ماه 1365 انجام شد.
اولين عمليات بيرون راندن دشمن تا نقطه مرزي، عملياتي به نام «طريق القدس» بود كه در 30 دقيقه بامداد روز يكشنبه هشتم آذر ماه 1360 صورت گرفت و نيروهاي دشمن تا نقطه مرزي تنگه چزابه به عقب رانده شدند و شهر بستان نيز آزاد شد.
اولين بار در عمليات رمضان، جنگ به داخل خاك عراق كشيده شد.
اولين حمله موشكي رژيم متجاوز عراق عليه شهرهاي كشورمان، در تاريخ 16 مهر ماه 1359 با شليك 3 فروند موشك به شهر مقاوم دزفول آغاز شد.
اولين خودروهاي پدافند شيميايي توسط جهادگردان جهادسازندگي اصفهان، به منظور مقابله با بمب هاي شيميايي طراحي و ساخته شد.
اولين كشوري كه از نخستين روزهاي جنگ به طور رسمي از عراق حمايت كرد اردن بود.
اولين گردان از روحانيون و طلاب حوزه عليه قم در سومين روز تجاوز دشمن بعثي عراق، توسط دفتر تبليغات حوزه علميه، به جبهه اعزام شد.
اولين شهر عراق كه به تصرف نيروهاي ايران در آمد، شهر پنجوين بود.
اولين پيروزي عظيم ايران در جنگ، عمليات ثامن الائمه عليه السلام است كه در تاريخ 5/7/1360 و با حضور لشكر 77 پياده ارتش و نيروهاي سپاه و بسيج مردمي در شمال آبادان و شرق رود كارون اجرا گرديد و محاصره آبادان به كلي درهم شكست.
اولين قرارگاه مشترك ارتش و سپاه در عمليات طريق القدس، توسط شهيد حسن باقري بنيان نهاده شد كه خود فرماندهي آنرا به عهده داشت.
اولين گزارشگر صدا و سيما كه در دوران دفاع مقدس به شهادت رسيد، شهيد علي اصغر رهبر بود.
اولين فرمانده اسير دفاع مقدس، فرمانده شجاع پاسداران سوسنگرد به نام «حبيب شريفي» بود.
اولين شاعر شهيد دفاع مقدس، حسين ارسلان متخلص به «رخشا» بود كه در تاريخ 20 آذر ماه سال 1364 در هور الهويزه به شهادت رسيد.
اولين روحاني مفقود الاثر دوران دفاع مقدس، حجت الاسلام احمد ظريفيان بود.
اولين خلبان شهيد دوران دفاع مقدس، شهيد فيروز حسني بود.
اولين شهري كه به صورت گسترده، قرباني سلاحهاي شيميايي شد، شهر سردشت استان آذربايجان غربي بود كه در روز هفتم تير ماه سال 1362 مورد تهاجم قرار گرفت.
اولين فرمانده لشكر شهيد دوران دفاع مقدس، حاج ابراهيم همت فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله بود كه در اسفند ماه سال 1362 در جزيره جنوبي مجنون به شهادت رسيد.
اولين عمليات چريكي توسط شهيد دكتر مصطفي چمران، بر عليه تانكهاي دشمن كه تا چند كيلومتري اهواز پيشروي كرده بودند، فرماندهي شد.
اولين شهيد مجلس شوراي اسلامي در دوران دفاع مقدس، سردار شهيد دكتر مصطفي چمران نماينده محترم مردم تهران بود.
اولين لشكر سپاه پاسداران، لشكر 14 امام حسين عليه السلام است كه به فرماندهي سردار شهيد حاج حسين خرازي و با ابلاغ ستاد عمليات جنوب، رسماً تشكيل گرديد.
استعداد زميني عراق در آغاز تهاجم، بالغ بر 48 يگان ميشد.كه عبارت بود از:12 لشكر (شامل 5 لشكر پياده، 5 لشكر زرهي و 2 لشكر مكانيزه) و همچنين 15 تيپ مستقل (شامل 10 تيپ پياده، 1 تيپ زرهي، 1 تيپ مكانيزه و 3 تيپ نيروي مخصوص) به اضافه تيپ 10 گارد رياست جمهوري و نيز نيروهاي گارد مرزي كه شامل 20 تيپ مرزي ميشد.
نوشته شده در تاريخ یکشنبه ششم فروردین 1391 توسط پرویز
در جريان كنفرانس سران اوپك كه در سال 1353 در شهر الجزيره تشكيل شد، با تلاشهايي كه رئيس جمهور الجزاير به عمل آورد، مذاكراتي بين شاه ايران و صدام حسين انجام شد كه نتيجه آن اعلاميه (6 مارس 1975) بود كه به قرارداد 1975 الجزاير معروف شد.
صدام حسين با پاره كردن قرار داد «1975 الجزاير» در مقابل دوربينهاي تلويزيوني، جنگ و تجاوز عليه ايران را در ساعت 14:20 روز 31 شهريور ماه سال 1359 با حملات هوايي آغاز و ظرف چند ساعت، 19 نقطه مهم، از جمله فرودگاههاي كشور ما را مورد هدف قرار داد.
رژيم بعثي عراق در پي موافقت كاخ سفيد، عمليات تهاجم سرتاسري ارتش خود به خاك ايران را با نام رمز (يوم الرعد) به معناي (روز تندر) آغاز كرد.
ماشين نظامي عراق با بهرهمندي كامل از تسليحات قدرتهاي استكباري شامل تجهيزاتي نظير 800 قبضه توپ، 5400 دستگاه تانك و نفربر، 400 قبضه توپ ضدهوايي، 366 فروند هواپيما و 400 فروند هلي كوپتر ميشد و از آمادگي عملياتي مناسبي برخوردار بود
در طول جنگ، 127 شهر از شهرهاي كشور مورد تهاجم هوايي و موشكي قرار گرفتهاند.از ميان شهرهاي مورد تهاجم، آبادان با بيش از 1017 بار رتبه اول، اهواز با 316 بار رتبه دوم و دزفول با 241 بار رتبه سوم قرار دارد.
شهر تهران در دوران جنگ شهرها 92 بار مورد تهاجم هوايي و موشكي قرار گرفته است.در روزهاي پاياني سال 1366 سومين جنگ شهرها عليه ايران آغاز شد و براي اولين بار موشك هاي عراقي كه برد آنها به كمك متخصصان خارجي افزايش يافته بود، به شهرهاي تهران و قم اصابت كرد.
بيش از 63 درصد از حملات دشمن به شهرهاي كشور با هواپيما، 32 درصد با توپخانه و در حدود 5 درصد نيز با موشك صورت گرفته است.
حداكثر تعداد شهدا در يك بار تهاجم به شهرهاي كشور 800 نفر است كه در اثر تهاجم هواپيماهاي دشمن به شهر كرمانشاه در آذر ماه 1365 اتفاق افتاد.
حداكثر تعداد مجروحين در يك بار تهاجم به شهرهاي كشور 4000 نفر است كه بر اثر تهاجم هواپيماهاي دشمن به شهر اهواز در تير ماه 1367 اتفاق افتاد.
در گزارش هيئت اعزامي از طرف سازمان ملل كه در تاريخ 10 خرداد 1370 وارد تهران شدند چنين آمده:5 استان ايران صحنه جنگ بوده و 11 استان مورد حمله قرار گرفته 500 شهر و 4 هزار روستا بر اثر جنگ خسارت ديدهاند.
خسارات مستقيم وارده به جمهوري اسلامي ايران به نظر هيئت بيش از 97 ميليارد دلار تخمين زده شده است.
جهاد سازندگي در طول 8 سال دفاع مقدس 3100 شهيد، 8500 جانباز، 866 آزاده و 83 مفقود الاثر را تقديم انقلاب اسالمي نموده است.
شوروي بزرگترين تأمين كننده نيازهاي تسليحاتي عراق بود.
آمريكا بزرگترين متحد عراق بر عليه ايران بود.
آلمان بزرگترين كارخانه ساخت سلاح شيميايي را در عراق ساخت.
فرانسه علاوه بر صدها هواپيما موشك و ... يك بمب اتمي به عراق براي حمله به ايران هديه نمود.
ايتاليا چند ميليون مين ضد نفر به عراق فرستاد.
سوئيس كاربرد پروژه اورانيوم را در عراق آغاز كرد.
بلژيك قرارداد ساخت پايگاه نظامي در عراق به قيمت 830 ميليون دلار منعقد كرد.
برزيل قراردادي 10 ساله با عراق براي همكاري هستهاي امضاء كرد.
شيلي در ساخت بمبهاي خوشهاي به عراق كمك كرد.
اسپانيا سوئد ژاپن و آرژانتين كمك هاي نظامي متنوعي به عراق عليه ايران اعطا كردند.
اردن اولين كشوري بود كه به طور رسمي از عراق حمايت كرد و نيروي نظامي به عراق اعزام نمود.
كويت وام بلاعوض 15 ميليون دلاري به عراق در جنگ عليه ايران اعطا كرد و «جزيره بوبيان» كه جزو خاك اين كشور ميباشد را از آغاز تا پايان جنگ به عنوان پايگاه موشكي و باند پرواز هواپيماهاي عراقي براي زدن كشتيها و حتي موشك باران شهرهاي ايران در اختيار عراق گذاشته بود.
مصر 3/5 ميليارد دلار موشك و تسليحات به صورت رايگان براي عراق فرستاد.
عربستان اطلاعات محرمانه ايران را در اختيار عراق قرار ميداد.
سودان صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهه هاي جنگ عليه ايران اعزام نمود.
سازمان ملل سكوت، مسامحه و تعلل در مقابل جنگ نابرابر عراق عليه ايران
تاريخ دفاع مقدس نمونههاي زيادي از خلاقيت و نوآوري فرماندهان را در خود ثبت كرده است.به عنوان نمونه:شهيد بزرگوار دكتر چمران در طول مدت كوتاه حضور خود در دفاع مقدس، خلاقيت و نوآوريهايي همچون ساخت «اژدر دريايي»، «پل» و «خمپاره انداز» را به ثبت رسانده و با امكانات بسيار اندك، موارد مذكور را ساخته و توليد نموده است.
ساخت «پل بعثت» كه در عرض رودخانه خروشان اروند به طول يك كيلومتر و عمق 13 متر ساخته شد، از نوآوريها و خلاقيت هاي ماندگار جنگ است
روي تخته سياه كلاس يكي از مدارس خرمشهر كه موشك خورده بود اين جمله نوشته شده بود:« اسلام درس اول و آخر شماست بچه ها »
در حالي كه خلبانان جوانمرد ايراني از زدن يك پل كه ماشيني روي آن در حال عبور است اجتناب ميكنند، خلبانان دشمن به مدارس كودكان كرمانشاه حمله كرده و تعداد زيادي از كودكان معصوم را به خاك و خون مي كشند.
شهيد محمود كاوه (فرمانده لشكر ويژه شهدا) وقتي به كردستان رفت بعد از 2 هفته ضد انقلاب ها براي سرش 3 هزار تومان جايزه گذاشتند، 2 هفته بعد شد 15 هزار تومان، چند ماه گذشت در عمليات آزادسازي بوكان، قيمت سرش به 2 ميليون تومان رسيد.
سال 1361، قرار بود كنفرانس سران كشورهاي غير متعهد در بغداد برگزار شود.اگر اين كنفرانس برگزار مي شد صدام به مدت 8 سال رياست آن را به عهده ميگرفت.تنها راهي كه مي شد از برگزاري كنفرانس جلوگيري كرد، ناامن نشان دادن بغداد بود كه صدام به امنيت آن خيلي افتخار ميكرد.
صبح روز 31 تير ماه سال 1361، خلبان شجاع عباس دوران، كه عراق براي سرش جايزه گذاشته بود.پس از بمباران پالايشگاه بغداد، هواپيماي خود را كه آتش گرفته بود به هتل محل برگزاري اجلاس سران غيرمتعهدها كوبيد و بدين ترتيب با شهادت خود كاري كرد كه اين اجلاس به علت فقدان امنيت در بغداد، برگزار نشود.پيكر پاك شهيد دوران به همراه 570 شهيد ديگر در دوم مرداد 1381 به خاك ميهن بازگشت.
بر روي يك ديوار مخروبه در سوسنگرد با خطي شتابزده اين جمله نوشته شده بود.صداي توپ و خمپاره همه جا را فرا گرفته و دشمن وارد شهر شده و تا چند لحظه ديگر همه ي ما شهيد خواهيم شد.براي ما شهداي گمنام فاتحه بخوانيد.
براي بچه هايي كه تازه رسيده بودند پي جا مي گشتم يك پسر بچه را ديدم گفت:با بچه هاي تهران آمدهام من رو جا گذاشتند و رفتند.بچه بود و دست خالي و تنها، ولي معلوم بود كه نميترسد.گفتم خوب اشكالي نداره تو هم بيا پيش ما.بعدها فهميدم (فهميده) بود.محمد حسين فهميده
با اصابت ششمين موشك ايران به بغداد، صدام از بغداد گريخته و به شهر سامرا (يكي از چهار شهر امن) پناه ميبرد.راديو صوت الجماهير در توجيه اين فرار اعلام مي كند صدام براي زيارت به اين شهر سفر كرده است.درحالي كه مردم با ايمان خرمشهر مشغول دفاع از شهر در مقابل دو لشكر عراق بودند، بني صدر به وعده دادن اكتفا ميكند. و وقتي نيروهاي سپاه از او مي خواهند كه براي پشتيباني آنها فانتوم بفرستد ميگويد:«مگر فانتوم نقل و نبات است كه برايتان بفرستم»
ناهار اشرافي داشتيم (نان و ماست) سفره را انداخته و نيانداخته، دكتر چمران از راه رسيد.دعوتش كرديم بماند.دست هايش را شست.بر سر همان سفره نشست يكي پرسيد:پس اين وزير دفاع كه گفتن قراره بياد چي شد؟ بقيه خنديدند...
رژيم عراق با تصرف شهر مهران، در ارديبهشت سال 65 جهانيان را به تماشاي فتوحات خود فرا ميخواند.اما رزمندگان جشن و پايكوبي صدام را با بازپسگيري اين شهر در عمليات كربلاي يك در تاريخ دهم تير ماه 65 به عزا مبدّل نمودند.
در بهمن ماه سال 1365 در پي بمباران وحشيانه رژيم بعثي عراق به دو مدرسه در شهر ميانه، 68 دختر بيگناه دانش آموز به شهادت رسيدند.
به پاس فداكاري نيروي دريايي در عمليات مرواريد (7/9/1359) و فتح اسكله البكر و حماسه آفريني ناوچه پيكان و نابودي نيروي دريايي عراق، هفتم آذر به نام «روز نيروي دريايي» نام گذاري شده است.
در عمليات كربلاي يك وقتي يكي از عراقي ها خود را تسليم كرد، گفت:من شيعه هستم هنگام اعزام مادرم يك تكه پارچه ي سبز حرم امام حسين عليه السلام را به قصد تبرك به من داد و گفت اگر اسير شدي اين پارچه نزد ايراني ها خيلي ارزشمند است بگو مال كربلاست.با تو كاري نخواهند داشت.
دوستم فرياد زد بياييد كمك سيب ها رو خالي كنيد.از لبنان فرستادند.نمي دانستيم خنده كنيم يا گريه. حتي لبناني ها هم براي ما كمك فرستاده بودند ولي از توپخانه خودمان كه بني صدر گفته بود دارد ميآيد، خبري نبود.
گروه توپخانه اعزامي از اصفهان، كه بني صدر خائن روزهاي اول جنگ وعده آمدن آن را داده بود پس از 36 روز (يك رو پس از سقوط خرمشهر) وارد منطقه شد.
شهيد صياد شيرازي دو پايش از ساق شكسته بود و در آن سرما حاضر نشد يك مسكن به او بزنيم و حتي حاضر نشد جلوتر از ديگران او را معاينه كنيم.
شهيد دكتر رهنمون در جبهه ها خودش راننده آمبولانس معرفي كرده بود در حالي كه رئيس يك كارخانه بزرگ داروسازي بود.
در بحبوحه جنگ شهرها در سال 1366، خلبانان غيور ايران هنگام بازگشت از بمباران شهر بغداد، موفق به ساقط كردن يك فروند ميگ 23 دشمن شدند.
پس از پرتاپ 9 موشك ايران به بغداد در سال 64، صدام حسين كه در جنگ شهرها به استيصال ميافتد، كشورهاي ليبي و سوريه را متهم به تحويل موشك به ايران مي كند و آن ها را خائن به اعراب مي نامد.
پس از عزل بني صدر، ظرف كمتر از يك سال، در چهار عمليات بزرگ ثامن الائمه ، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس، 57 درصد از سرزمينهايي كه در طول جنگ به اشغال دشمن درآمده بود، آزاد شد.
در طول 8 سال دفاع مقدس بيش از 70 هزار نيروي عراقي در ميدان هاي نبرد به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند كه تعداد زيادي از اتباع كشورهاي مختلف از جمله (سودان، مصر، اردن، مراكش و ...) بين آنها بودند كه بصورت مزدور به كمك صدام آمده بودند.
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در دو شنبه 30 دی 1392
|
مشهر در آستانه فتح خرمشهر سقوط خرمشهر خرمشهر عملیات های محرم ، والفجر 8 ،طريق القدس ، مرصاد و فتح المبين حلبچه مفقودالاثر زنان آزادگان پيوند ها دائرة المعارف دفاع مقدس(جنگ ایران وعراق) سایت جامع دفاع مقدس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی پايگاه اطلاعرساني فرهنگ ايثار و شهادت امتداد کتاب نامه نشر نی گومش مركز اسناد انقلاب اسلامى مركز نشر دانشگاهى توس تاریخ شفاهی دفاع مقدس ((-------«امام منجی»-------)) امام خمینی پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری برترین ها پيوندهاي روزانه من و جنگ εїзدریـا دلانــ صـَفـ شکنـεїз آموزش نظامی پلاک خاکی حجت الاسلام شهاب مرادی دل نوشته های دو فرزند شهید تبیان نسل 3 ☫ مقر افسران جنگ سایبری ☫ هشت سال دفاع مقدس طراح قالب معببر سایبری فندرسک مفقودالاثر مفقودالاثر درطول 8 سال دفاع مقدس حدود 25 هزار نفر مفقودالاثر شدند كه تاكنون پيكر مطهر نزديك به 20000 از آنها با عمليات تفحص پيدا شده است. نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و ششم فروردین 1391 توسط پرویز 3 نظر زنان زنان بر اساس آمار تهيه شده از فهرست شهداي جنگ تحميلي زنان قهرمان ايران 4 هزار و 363 نفر شهيده در طول سالهاي دفاع مقدس تقديم اسلام كردند كه بيشتر آنها در بمباران و موشك باران شهرها به شهادت رسيدهاند. در طول 8 سال دفاع مقدس 22808 نفر امدادگر و 2276 نفر پزشك زن به جبههها اعزام شدند. در حال حاضر در كشور بيش از 5 هزار زن جانباز وجود دارد كه از اين ميان 3 هزار نفر بالاي 25 درصد جانبازي هستند. نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و ششم فروردین 1391 توسط پرویز 10 نظر آزادگان آزادگان در طول 8 سال دفاع مقدس حدود 45 هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نيروهاي عراقي در آمدند كه مردم به آنها لقب آزادگان دادند. نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و ششم فروردین 1391 توسط پرویز 1 نظر جانبازان جانبازان در طول دفاع مقدس 320 هزار نفر از قهرمانان رزمنده با درصد بالايي جانباز شدند. در حال حاضر 100 هزار جانباز شيميايي در كشور وجود دارد. حدود 8 هزار جانباز نيز در شرايط بحراني هستند. نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و ششم فروردین 1391 توسط پرویز 3 نظر شهدا شهدا تعداد كل شهداي جنگ ايران و عراق، طي آخرين آمار، 188 هزار و 15 نفر اعلام شده است. در جنگ تحميلي 172056 نفر در درگيري با دشمن و 15959 نفر در بمباران شهرها به شهادت رسيدهاند. در بين شهداي دفاع مقدس: شهداي معلم، 3 هزار و 728 نفر شهداي دانش آموز، 36 هزار و 167 نفر شهداي روحاني، 2 هزار و 757 نفر بوده اند. در دوران دفاع مقدس 48000 نفر از ارتشيان غيور ايران به شهادت رسيدند. ادامه مطلب نوشته شده در تاريخ شنبه نوزدهم فروردین 1391 توسط پرویز 4 نظر دفاع مقدس و آمار دفاع مقدس و آمار در كل دفاع مقدس 7 سال و 11 ماه، يا 2900 روز و به عبارتي ديگر 95 ماه طول كشيد كه اين مدت 2 برابر جنگ دو كره و دو برابر جنگ جهاني اول ميباشد. مجموعاً در طول 8 سال دفاع مقدس 163 عمليات كوچك و بزرگ و به طور تقريبي هر 7 ماه يك عمليات عليه دشمن متجاوز انجام شده كه در اين ميان 19 عمليات بزرگ، 19 عمليات متوسط و 125 عمليات كوچك انجام شده است نوشته شده در تاريخ سه شنبه پانزدهم فروردین 1391 توسط پرویز 9 نظر اولين ها اولين ها اولين گلوله اي كه از يك دستگاه تانك در جنگ ايران و عراق به سوي كشورمان شليك شد توسط ملك حسين، پادشاه وقت اردن انجام گرفت. اولين عمليات منظم رزمندگان اسلام، عمليات «امام مهدي عليه السلام» در تاريخ 26/12/1359 در منطقه غرب سوسنگرد انجام شد. اولين ايستگاههاي صلواتي جبهه ها در شهر بستان (پس از آزادسازي) راه اندازي شد. اولين عمليات نيروي هوايي ارتش، تنها به دشمن، در بعداز ظهر 31 شهريور ماه 1359 صورت گرفت كه صدمات جبران ناپذيري به 2 پايگاه مهم هوايي عراق به نامهاي «الرشيد» و «شعبيه» وارد نمود. اولين عمليات نيروي دريايي ارتش در هفتم آذر ماه 1359 انجام شد. اولين حضور مقام معظم رهبري در جنگ تحميلي در اواخر سال 1359 صورت گرفت و تا يكي دو ماه از ابتداي سال 1360 ادامه يافت. اولين موشك ايران براي مقابله به مثل در ساعت 2:40 بامداد 21 اسفند 1362 به سوي شهر كركوك در عراق و سپس از 23 اسفند تا 25 خرداد سال 1364، تعداد 12 موشك به شهر بغداد پرتاپ شد. اولين عمليات آبي خاكي دلاور مردان غيور اسلام با نام «خيبر» در سوم اسفند ماه 1362 در منطقه هور در جزاير مجنون انجام گرديد. اولين عمليات دريايي سپاه پاسداران در خليج فارس، با نام كربلاي 3 در شهريور ماه 1365 انجام شد. اولين عمليات بيرون راندن دشمن تا نقطه مرزي، عملياتي به نام «طريق القدس» بود كه در 30 دقيقه بامداد روز يكشنبه هشتم آذر ماه 1360 صورت گرفت و نيروهاي دشمن تا نقطه مرزي تنگه چزابه به عقب رانده شدند و شهر بستان نيز آزاد شد. اولين بار در عمليات رمضان، جنگ به داخل خاك عراق كشيده شد. اولين حمله موشكي رژيم متجاوز عراق عليه شهرهاي كشورمان، در تاريخ 16 مهر ماه 1359 با شليك 3 فروند موشك به شهر مقاوم دزفول آغاز شد. اولين خودروهاي پدافند شيميايي توسط جهادگردان جهادسازندگي اصفهان، به منظور مقابله با بمب هاي شيميايي طراحي و ساخته شد. اولين كشوري كه از نخستين روزهاي جنگ به طور رسمي از عراق حمايت كرد اردن بود. اولين گردان از روحانيون و طلاب حوزه عليه قم در سومين روز تجاوز دشمن بعثي عراق، توسط دفتر تبليغات حوزه علميه، به جبهه اعزام شد. اولين شهر عراق كه به تصرف نيروهاي ايران در آمد، شهر پنجوين بود. اولين پيروزي عظيم ايران در جنگ، عمليات ثامن الائمه عليه السلام است كه در تاريخ 5/7/1360 و با حضور لشكر 77 پياده ارتش و نيروهاي سپاه و بسيج مردمي در شمال آبادان و شرق رود كارون اجرا گرديد و محاصره آبادان به كلي درهم شكست. اولين قرارگاه مشترك ارتش و سپاه در عمليات طريق القدس، توسط شهيد حسن باقري بنيان نهاده شد كه خود فرماندهي آنرا به عهده داشت. اولين گزارشگر صدا و سيما كه در دوران دفاع مقدس به شهادت رسيد، شهيد علي اصغر رهبر بود. اولين فرمانده اسير دفاع مقدس، فرمانده شجاع پاسداران سوسنگرد به نام «حبيب شريفي» بود. اولين شاعر شهيد دفاع مقدس، حسين ارسلان متخلص به «رخشا» بود كه در تاريخ 20 آذر ماه سال 1364 در هور الهويزه به شهادت رسيد. اولين روحاني مفقود الاثر دوران دفاع مقدس، حجت الاسلام احمد ظريفيان بود. اولين خلبان شهيد دوران دفاع مقدس، شهيد فيروز حسني بود. اولين شهري كه به صورت گسترده، قرباني سلاحهاي شيميايي شد، شهر سردشت استان آذربايجان غربي بود كه در روز هفتم تير ماه سال 1362 مورد تهاجم قرار گرفت. اولين فرمانده لشكر شهيد دوران دفاع مقدس، حاج ابراهيم همت فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله بود كه در اسفند ماه سال 1362 در جزيره جنوبي مجنون به شهادت رسيد. اولين عمليات چريكي توسط شهيد دكتر مصطفي چمران، بر عليه تانكهاي دشمن كه تا چند كيلومتري اهواز پيشروي كرده بودند، فرماندهي شد. اولين شهيد مجلس شوراي اسلامي در دوران دفاع مقدس، سردار شهيد دكتر مصطفي چمران نماينده محترم مردم تهران بود. اولين لشكر سپاه پاسداران، لشكر 14 امام حسين عليه السلام است كه به فرماندهي سردار شهيد حاج حسين خرازي و با ابلاغ ستاد عمليات جنوب، رسماً تشكيل گرديد. نوشته شده در تاريخ چهارشنبه نهم فروردین 1391 توسط پرویز 7 نظر استعداد زميني عراق استعداد زميني عراق در آغاز تهاجم، بالغ بر 48 يگان ميشد. كه عبارت بود از: 12 لشكر (شامل 5 لشكر پياده، 5 لشكر زرهي و 2 لشكر مكانيزه) و همچنين 15 تيپ مستقل (شامل 10 تيپ پياده، 1 تيپ زرهي، 1 تيپ مكانيزه و 3 تيپ نيروي مخصوص) به اضافه تيپ 10 گارد رياست جمهوري و نيز نيروهاي گارد مرزي كه شامل 20 تيپ مرزي ميشد. نوشته شده در تاريخ یکشنبه ششم فروردین 1391 توسط پرویز 1 نظر آغاز تهاجم آغاز تهاجم در جريان كنفرانس سران اوپك كه در سال 1353 در شهر الجزيره تشكيل شد، با تلاشهايي كه رئيس جمهور الجزاير به عمل آورد، مذاكراتي بين شاه ايران و صدام حسين انجام شد كه نتيجه آن اعلاميه (6 مارس 1975) بود كه به قرارداد 1975 الجزاير معروف شد. صدام حسين با پاره كردن قرار داد «1975 الجزاير» در مقابل دوربينهاي تلويزيوني، جنگ و تجاوز عليه ايران را در ساعت 14:20 روز 31 شهريور ماه سال 1359 با حملات هوايي آغاز و ظرف چند ساعت، 19 نقطه مهم، از جمله فرودگاههاي كشور ما را مورد هدف قرار داد. رژيم بعثي عراق در پي موافقت كاخ سفيد، عمليات تهاجم سرتاسري ارتش خود به خاك ايران را با نام رمز (يوم الرعد) به معناي (روز تندر) آغاز كرد. ادامه مطلب نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز 2 نظر اهداف رژيم بعثي عراق از جنگ با ايران اهداف رژيم بعثي عراق از جنگ با ايران 1- لغو قرارداد 1957 الجزاير و حاكميت بر اروند رود. 2- تجزيه استان خوزستان و تصرف بخش نفتخيز آن. 3- خنثي كردن تأثيرات ناشي از انقلاب اسلامي ايران در عراق. 4- برقرار كردن يك حكومت وابسته در خوزستان. 5- استيلا بر منطقه و كشورهاي عرب جنوب خليج فارس از طريق كسب ژاندارمري منطقه. 6- بدست آوردن رهبري جهان عرب 7- براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران. نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز 1 نظر ماشين نظامي عراق ماشين نظامي عراق ماشين نظامي عراق با بهرهمندي كامل از تسليحات قدرتهاي استكباري شامل تجهيزاتي نظير 800 قبضه توپ، 5400 دستگاه تانك و نفربر، 400 قبضه توپ ضدهوايي، 366 فروند هواپيما و 400 فروند هلي كوپتر ميشد و از آمادگي عملياتي مناسبي برخوردار بود نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز 1 نظر جنگ شهرها جنگ شهرها در طول جنگ، 127 شهر از شهرهاي كشور مورد تهاجم هوايي و موشكي قرار گرفتهاند. از ميان شهرهاي مورد تهاجم، آبادان با بيش از 1017 بار رتبه اول، اهواز با 316 بار رتبه دوم و دزفول با 241 بار رتبه سوم قرار دارد. شهر تهران در دوران جنگ شهرها 92 بار مورد تهاجم هوايي و موشكي قرار گرفته است. در روزهاي پاياني سال 1366 سومين جنگ شهرها عليه ايران آغاز شد و براي اولين بار موشك هاي عراقي كه برد آنها به كمك متخصصان خارجي افزايش يافته بود، به شهرهاي تهران و قم اصابت كرد. بيش از 63 درصد از حملات دشمن به شهرهاي كشور با هواپيما، 32 درصد با توپخانه و در حدود 5 درصد نيز با موشك صورت گرفته است. حداكثر تعداد شهدا در يك بار تهاجم به شهرهاي كشور 800 نفر است كه در اثر تهاجم هواپيماهاي دشمن به شهر كرمانشاه در آذر ماه 1365 اتفاق افتاد. حداكثر تعداد مجروحين در يك بار تهاجم به شهرهاي كشور 4000 نفر است كه بر اثر تهاجم هواپيماهاي دشمن به شهر اهواز در تير ماه 1367 اتفاق افتاد. در گزارش هيئت اعزامي از طرف سازمان ملل كه در تاريخ 10 خرداد 1370 وارد تهران شدند چنين آمده: 5 استان ايران صحنه جنگ بوده و 11 استان مورد حمله قرار گرفته 500 شهر و 4 هزار روستا بر اثر جنگ خسارت ديدهاند. خسارات مستقيم وارده به جمهوري اسلامي ايران به نظر هيئت بيش از 97 ميليارد دلار تخمين زده شده است. جهاد سازندگي در طول 8 سال دفاع مقدس 3100 شهيد، 8500 جانباز، 866 آزاده و 83 مفقود الاثر را تقديم انقلاب اسالمي نموده است. نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز نظر شما شركاي دزد، رفقاي قافله شركاي دزد، رفقاي قافله شوروي بزرگترين تأمين كننده نيازهاي تسليحاتي عراق بود. آمريكا بزرگترين متحد عراق بر عليه ايران بود. آلمان بزرگترين كارخانه ساخت سلاح شيميايي را در عراق ساخت. فرانسه علاوه بر صدها هواپيما موشك و ... يك بمب اتمي به عراق براي حمله به ايران هديه نمود. ايتاليا چند ميليون مين ضد نفر به عراق فرستاد. سوئيس كاربرد پروژه اورانيوم را در عراق آغاز كرد. بلژيك قرارداد ساخت پايگاه نظامي در عراق به قيمت 830 ميليون دلار منعقد كرد. برزيل قراردادي 10 ساله با عراق براي همكاري هستهاي امضاء كرد. شيلي در ساخت بمبهاي خوشهاي به عراق كمك كرد. اسپانيا سوئد ژاپن و آرژانتين كمك هاي نظامي متنوعي به عراق عليه ايران اعطا كردند. اردن اولين كشوري بود كه به طور رسمي از عراق حمايت كرد و نيروي نظامي به عراق اعزام نمود. كويت وام بلاعوض 15 ميليون دلاري به عراق در جنگ عليه ايران اعطا كرد و «جزيره بوبيان» كه جزو خاك اين كشور ميباشد را از آغاز تا پايان جنگ به عنوان پايگاه موشكي و باند پرواز هواپيماهاي عراقي براي زدن كشتيها و حتي موشك باران شهرهاي ايران در اختيار عراق گذاشته بود. مصر 3/5 ميليارد دلار موشك و تسليحات به صورت رايگان براي عراق فرستاد. عربستان اطلاعات محرمانه ايران را در اختيار عراق قرار ميداد. سودان صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهه هاي جنگ عليه ايران اعزام نمود. سازمان ملل سكوت، مسامحه و تعلل در مقابل جنگ نابرابر عراق عليه ايران نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز 1 نظر خلاقيت در دفاع مقدس خلاقيت در دفاع مقدس تاريخ دفاع مقدس نمونههاي زيادي از خلاقيت و نوآوري فرماندهان را در خود ثبت كرده است. به عنوان نمونه: شهيد بزرگوار دكتر چمران در طول مدت كوتاه حضور خود در دفاع مقدس، خلاقيت و نوآوريهايي همچون ساخت «اژدر دريايي»، «پل» و «خمپاره انداز» را به ثبت رسانده و با امكانات بسيار اندك، موارد مذكور را ساخته و توليد نموده است. ساخت «پل بعثت» كه در عرض رودخانه خروشان اروند به طول يك كيلومتر و عمق 13 متر ساخته شد، از نوآوريها و خلاقيت هاي ماندگار جنگ است نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز نظر شما خواندنيها خواندنيها روي تخته سياه كلاس يكي از مدارس خرمشهر كه موشك خورده بود اين جمله نوشته شده بود: « اسلام درس اول و آخر شماست بچه ها » در حالي كه خلبانان جوانمرد ايراني از زدن يك پل كه ماشيني روي آن در حال عبور است اجتناب ميكنند، خلبانان دشمن به مدارس كودكان كرمانشاه حمله كرده و تعداد زيادي از كودكان معصوم را به خاك و خون مي كشند. شهيد محمود كاوه (فرمانده لشكر ويژه شهدا) وقتي به كردستان رفت بعد از 2 هفته ضد انقلاب ها براي سرش 3 هزار تومان جايزه گذاشتند، 2 هفته بعد شد 15 هزار تومان، چند ماه گذشت در عمليات آزادسازي بوكان، قيمت سرش به 2 ميليون تومان رسيد. سال 1361، قرار بود كنفرانس سران كشورهاي غير متعهد در بغداد برگزار شود. اگر اين كنفرانس برگزار مي شد صدام به مدت 8 سال رياست آن را به عهده ميگرفت. تنها راهي كه مي شد از برگزاري كنفرانس جلوگيري كرد، ناامن نشان دادن بغداد بود كه صدام به امنيت آن خيلي افتخار ميكرد. صبح روز 31 تير ماه سال 1361، خلبان شجاع عباس دوران، كه عراق براي سرش جايزه گذاشته بود. پس از بمباران پالايشگاه بغداد، هواپيماي خود را كه آتش گرفته بود به هتل محل برگزاري اجلاس سران غيرمتعهدها كوبيد و بدين ترتيب با شهادت خود كاري كرد كه اين اجلاس به علت فقدان امنيت در بغداد، برگزار نشود. پيكر پاك شهيد دوران به همراه 570 شهيد ديگر در دوم مرداد 1381 به خاك ميهن بازگشت. بر روي يك ديوار مخروبه در سوسنگرد با خطي شتابزده اين جمله نوشته شده بود. صداي توپ و خمپاره همه جا را فرا گرفته و دشمن وارد شهر شده و تا چند لحظه ديگر همه ي ما شهيد خواهيم شد. براي ما شهداي گمنام فاتحه بخوانيد. براي بچه هايي كه تازه رسيده بودند پي جا مي گشتم يك پسر بچه را ديدم گفت: با بچه هاي تهران آمدهام من رو جا گذاشتند و رفتند. بچه بود و دست خالي و تنها، ولي معلوم بود كه نميترسد. گفتم خوب اشكالي نداره تو هم بيا پيش ما. بعدها فهميدم (فهميده) بود. محمد حسين فهميده با اصابت ششمين موشك ايران به بغداد، صدام از بغداد گريخته و به شهر سامرا (يكي از چهار شهر امن) پناه ميبرد. راديو صوت الجماهير در توجيه اين فرار اعلام مي كند صدام براي زيارت به اين شهر سفر كرده است. درحالي كه مردم با ايمان خرمشهر مشغول دفاع از شهر در مقابل دو لشكر عراق بودند، بني صدر به وعده دادن اكتفا ميكند. و وقتي نيروهاي سپاه از او مي خواهند كه براي پشتيباني آنها فانتوم بفرستد ميگويد: «مگر فانتوم نقل و نبات است كه برايتان بفرستم» ناهار اشرافي داشتيم (نان و ماست) سفره را انداخته و نيانداخته، دكتر چمران از راه رسيد. دعوتش كرديم بماند. دست هايش را شست. بر سر همان سفره نشست يكي پرسيد: پس اين وزير دفاع كه گفتن قراره بياد چي شد؟ بقيه خنديدند... رژيم عراق با تصرف شهر مهران، در ارديبهشت سال 65 جهانيان را به تماشاي فتوحات خود فرا ميخواند. اما رزمندگان جشن و پايكوبي صدام را با بازپسگيري اين شهر در عمليات كربلاي يك در تاريخ دهم تير ماه 65 به عزا مبدّل نمودند. در بهمن ماه سال 1365 در پي بمباران وحشيانه رژيم بعثي عراق به دو مدرسه در شهر ميانه، 68 دختر بيگناه دانش آموز به شهادت رسيدند. به پاس فداكاري نيروي دريايي در عمليات مرواريد و فتح اسكله البكر و حماسه آفريني ناوچه پيكان و نابودي نيروي دريايي عراق، هفتم آذر به نام «روز نيروي دريايي» نام گذاري شده است. در عمليات كربلاي يك وقتي يكي از عراقي ها خود را تسليم كرد، گفت: من شيعه هستم هنگام اعزام مادرم يك تكه پارچه ي سبز حرم امام حسين عليه السلام را به قصد تبرك به من داد و گفت اگر اسير شدي اين پارچه نزد ايراني ها خيلي ارزشمند است بگو مال كربلاست. با تو كاري نخواهند داشت. دوستم فرياد زد بياييد كمك سيب ها رو خالي كنيد. از لبنان فرستادند. نمي دانستيم خنده كنيم يا گريه. حتي لبناني ها هم براي ما كمك فرستاده بودند ولي از توپخانه خودمان كه بني صدر گفته بود دارد ميآيد، خبري نبود. گروه توپخانه اعزامي از اصفهان، كه بني صدر خائن روزهاي اول جنگ وعده آمدن آن را داده بود پس از 36 روز (يك رو پس از سقوط خرمشهر) وارد منطقه شد. شهيد صياد شيرازي دو پايش از ساق شكسته بود و در آن سرما حاضر نشد يك مسكن به او بزنيم و حتي حاضر نشد جلوتر از ديگران او را معاينه كنيم. شهيد دكتر رهنمون در جبهه ها خودش راننده آمبولانس معرفي كرده بود در حالي كه رئيس يك كارخانه بزرگ داروسازي بود. در بحبوحه جنگ شهرها در سال 1366، خلبانان غيور ايران هنگام بازگشت از بمباران شهر بغداد، موفق به ساقط كردن يك فروند ميگ 23 دشمن شدند. پس از پرتاپ 9 موشك ايران به بغداد در سال 64، صدام حسين كه در جنگ شهرها به استيصال ميافتد، كشورهاي ليبي و سوريه را متهم به تحويل موشك به ايران مي كند و آن ها را خائن به اعراب مي نامد. پس از عزل بني صدر، ظرف كمتر از يك سال، در چهار عمليات بزرگ ثامن الائمه ، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس، 57 درصد از سرزمينهايي كه در طول جنگ به اشغال دشمن درآمده بود، آزاد شد. در طول 8 سال دفاع مقدس بيش از 70 هزار نيروي عراقي در ميدان هاي نبرد به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند كه تعداد زيادي از اتباع كشورهاي مختلف از جمله (سودان، مصر، اردن، مراكش و ...) بين آنها بودند كه بصورت مزدور به كمك صدام آمده بودند. گروه تفحص در حين عمليات جست و جو در منطقه فكه به سيم هاي تلفني رسيدند كه از خاك بيرون زده بود. رد سيم ها را كه گرفتند رسيدند به يك دسته از شهدا كه دست و پايشان با همين سيمها بسته شده بود، معلوم بود كه آنها را زنده به گور كردهاند. زيرا كسي دست كشتهاي را نميبندد. نوشته شده در تاريخ شنبه پنجم فروردین 1391 توسط پرویز نظر شما ساير دانستنيها ساير دانستنيها جنگ ايران و عراق، در نوع خود از طولاني ترين جنگهاي قرن بيستم است. كشور عراق ساحل كوچكي در حدود 45 كيلومتر در خليج فارس دارد. رژيم عراق از ابتدا تا پايان جنگ به هيچ يك از سربازان خود، كارت پايان خدمت نداد. رژيم عراق در طول 8 سال دفاع مقدس، 242 بار از سلاح هاي شيميايي عليه ايران استفاده كرده است. طبق اعلام سازمان حمايت از مجروحين سلاح شيميايي مستقر در انگليس، عراق اولين رژيمي است كه غيرنظاميان خود را با سلاح شيميايي بمباران كرده است. دولت عراق، پس از جنگ تحميلي اعتراف كرد: 6 هزار بمب شيميايي عليه ايران، استفاده كرده است. در طول دفاع مقدس هيچ سرباز، افسر و رزمنده ايراني (علي رقم قوانين جنگي) به علت فرار و ترك ميدان نبرد مورد مواخذه جدي قرار نگرفت و در جبهه ايران از محاكمه و اعدام صحرايي خبري نبود. تاكنون بيش از 10 هزار عنوان كتاب درباره دفاع مقدس منتشر شده است. در طول 8 سال دفاع مقدس حتي يك وجب از خاك ميهن اسلامي ايران به دست دشمن باقي نماند و اين افتخار در تاريخ 400 سال گذشته ايران بي نظير است. حدود 5000 نفر از اسراي عراقي به ايران پناهنده شده اند كه توسط صليب سرخ ثبت نام و تعداد زيادي از آنها در ايران ازدواج كرده و تشكيل خانواده داده اند و تا قبل از سقوط صدام حاضر به بازگشت به كشورشان نبودند. طول مرز ايران و عراق 1336 كيلومتر است كه با در نظر گرفتن رودخانه ها و هور العظيم به 1591 كيلومتر ميرسد. سينماي جنگي ايران پس از شروع جنگ تحميلي با فيلم «مرز» به كارگرداني جمشيد حيدري شروع به كار كرد. اين فيلم در سال 1360 به عنوان تنها اثر جنگي به نمايش در آمد. توسط پرویز 3 نظر درباره پايگاه ياران همراه سلام به منظور آشنايي شما با برخي از دانستنيهاي مربوط به دوران دفاع مقدس، مجموعه حاضر را كه قطرهايست از رشادتها و ايثارگريهاي دلاور مردان غيور كشورمان، با جستجو و كنكاش در منابع مستند و معتبر گردآوري نموده و به رشته تحرير در آورديم.اميدواريم كه ما هم در راه ثبت و نشر فرهنگ غني دفاع مقدس سهم كوچكي داشته باشيم و شما نيز در سنگر علم و دانش، مدافعيني كوشا از ارزشهاي اسلامي و انقلابي باشيد.
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در دو شنبه 30 دی 1392
|
رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بياناتشان به اين نكته اشاره داشته اند كه «وصيت نامه شهدا را بخوانيد...» اين توصيه در كلام گهربار حضرت امام خميني(ره) نيز ديده مي شود. در اين مجال فرصتي دست داده تا با هم مروري داشته باشيم بر گزيده اي از صد وصيت نامه... وصيت نامه شهيد محمود احمدي دست ازاين ماه تابان [امام خميني] برنداريد كه روزنه ي اميد مستضعفان جهان و ايران است. پيرو خط امام كه همان خط حزب الله است باشيد.
وصيت نامه شهيد غلامحسين ارباب رشيد "با مردم برخورد اسلامي داشته باشيد، در راه اسلام و قرآن قدم برداريد و مواظب باشيد كه شيطان باعث دوري شما از خدا نگردد."
وصيت نامه شهيد حسين برهاني - اي ملت بدانيد امروز مسئوليتتان بزرگ و بارتان سنگين است و بايد رسالتتان را كه پاسداري از خون شهيدان است انجام دهيد و تنها با اطاعت ازروحانيت متعهد و مسئول كه در راس آن ولايت فقيه مي باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت قادريد اين راه را ادامه دهيد. - خواهرانم! در تربيت فرزندانتان بكوشيد و حجاب را رعايت كنيد، زهراگونه زندگي كنيد..... - سفارشم اين است، مردم! به ياد خدا و روز جزا باشيد پيرو ائمه اطهار باشيد، كه ..... - مردم! امام زمان (عج) را فراموش نكنيد. مردم! دنباله رو روحانيت باشيد كه چراغ راه هدايتند..... از امام اطاعت كنيد كه عصاره اسلام است، او را تنها نگذاريد كه نماينده حجه بن الحسن (ع) است. 10/5/1362
وصيت نامه شهيد ناصر بختياري ...من خودم را لايق نميدانم كه در جواب نداي هل من ناصر ينصرني به امام كبيرمان لبيك بگويم... ولي از امام (ره) مي خواهم كه مرا دعا كند تا بلكه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه اي كه در نهايت شهادت است برسم. ...خدايا شكر مي كنم كه مرا آزاد آفريدي تا آزاد فكر كنم تا بتوانم بندگيت را به جاي آورم. خدايا! شكر تو را كه مرا پاسدار انقلاب خميني ات قرار دادي تا اينكه بتوانم خونم را فداي حسينت بكنم. خدايا! شكر تو را كه مرا از اين نعمت انقلاب سرخ خميني برخوردار نمودي و به آن درجه اي رساندي كه لياقتش را نداشتم. ...آگاه باشيد كه در اين برهه از زمان مسئوليت سنگيني بر دوش داريد. شما پاسدار خون هاي ريخته شده براي اسلام عزيز هستيد و بايد شما عزيزان پيام خون شهيدان و شعار آنها را با كار و كوشش در راه خدا به جهانيان صادر نمائيد، و ثابت كنيد كه مي توانيم در پناه اسلام غير وابسته به ابرقدرت ها باشيم و به شعار بهشتي مظلوم و ديگر شهدا تحقق بخشيم و نداي مظلومانه امتمان را به گوش تمام مستضعفان جهان برسانيم تا اينكه لرزه بر اندام پوسيده مستكبران داخلي و خارجي بيندازيم... و مستضعفين خود تصميم بگيرند و حاكم روي زمين باشند همانطوريكه كه خداوند به بندگانش وعده داده است: "و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين..." تا اينكه مقدمه اي براي ظهور مهدي (عج) و افراشته شدن پرچم لااله الاالله در جهان باشد.
وصيت نامه شهيد مجيد پازوكي "درود بر امام امت، نايب بر حق امام زمان (عج) حضرت امام خميني كه هرچه داريم از وجود با بركت ايشان است كه اسلام و امت اسلامي را بعد از هزاروچهارصدسال دوباره زنده نمود. قدر امام را بدانيد و خالصانه پيروش باشيد، انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي امانت الهي هستند وظيفة همه ما پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي آن است. صلاح دنيا و آخرت ما در پيروي از ولايت فقيه مي باشد.فعالانه در مسائل انقلاب و اجتماع شركت نماييد. حضور گسترده و آگاهانة مردم ضامن انقلاب و اصول آن است. در نماز جمعه شركت كنيد و شعائراسلام را زنده تر كنيد".
وصيت نامه شهيد مرتضي بهراميان از برادران و خواهران مي خواهم كه اين نهضت را حفظ كنيد و در راه صدور آن از هيچ كوششي دريغ نكنيد و مگذاريد بار ديگر دست جنايتكاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خونهاي هزاران شهيد از دست برود. در نمازهاي جماعت و جمعه با جديت شركت كنيد. با وحدت و اطاعت از مقام رهبري و پيروي از دستورات اسلام و پاسداري جدي از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن توطئه هاي استكبار را خنثي و نقش بر آب كنيد.
وصيت نامه شهيد محمود دايه علي بسم الله الرحمن الرحيم و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون گمان مبريد كسانيكه در راه خدا كشته مي شوند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزي مي خورند. من محمود دايه علي وصيت نامه ي خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام امت خميني روح خدا شروع مي كنم، اي مردم مسلمان و مستضعف ايران اين انقلاب را به رهبري امام امت ادامه دهيد ما ملت ايران خيلي خون داده ايم كه اين انقلاب به پيروزي برسد نكند كه از رهنمودهاي امام سرپيچي كنيد و امام را تنها بگذاريد او نايب امام زمان (عج) است. نگذاريد خون اين شهيدان پايمال شود ما هرچه خون بدهيم انقلابمان پايدارتر مي شود، اين آمريكائي خائن با كمك منافقين دارند شاخ و برگ اين نهال انقلاب را مي ريزند ما بايد نگذاريم كه اين ابرقدرتها، واسطه هاي داخلي آنها به اين انقلاب ضرور زيان برسانند. اگرچه همه را بكشند ما بايد تا آخرين قطره ي خونمان را به پاي اين نهال انقلاب بريزيم و آن را آبياري كرده و رشدش بدهيم. در زمان امام حسين (ع) امام را تنها گذاشتند حالا كه امام خميني راه او را مي رود ما نبايد اورا تنها بگذاريم. از خانواده ام مي خواهم كه خط امام را ادامه دهند و از مادرم مي خواهم برادرهايم را در بسيج شركت دهد تا اگر روزي به شهادت رسيدم بتوانند ادامه دهنده ي راه من باشند. از برادرهايم مي خواهم كه بعد از من اسلحه را به دوش بگيرند و خون خودشان را به پاي درخت اسلام بريزند تا درخت اسلام بارورتر گردد. هركس امام را قبول نداشته باشد و سر قبر من بيايد به خون تمام شهيدان خيانت كرده است. پدر و مادرم! ما امروز در زمان امتحان هستيم چون در جبهه وجود دارد حسيني و يزيدي و من راه حسين را انتخاب كرده ام شما هم از فرصت استفاده كنيد و به جبهه حسين بپيونديد. در هر كربلائي امام حسيني وجود دارد و حسين امروز با خميني است. در وجود امام عزيز دقت كنيد و با شناخت كامل راه او را ادامه دهيد؛ مادرم مي دانم كه در انتظار آمدن من هستيد و هم اكنون دعا مي كني اما حرف من به برادرانم اين است كه يكي يكي به جبهه هاي حق عليه باطل فرستاده شوند؛ من براي آنها طلب پيروزي بعد از شهادت مي كنم. دوستانم در پيروزي ما در اين جنگ هيچ شكي نداشته باشيد اين سخنان را به عنوان يك شهيد مي گويم كه اگر وحدت خودمان را از دست بدهيم و امام را تنها بگذاريم به خون تمام شهيدان خيانت كرده ايم و خدا شما را نمي بخشد. فقط در خط امام حركت كنيد و بدانيد بهترين تسليت براي من انتقام گرفتن خون تمام شهيدان است....
وصيت نامه شهيد سيد جمال دربان فلك اي امت حزب اللهي! اسلام مكتب انسان سازي است و انقلاب اسلامي با رهنمودها و رهبري صحيح امام امت (خميني بت شكن) مي رود تا جهاني شود و تمامي ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلي اش امام زمان (عج) تحويل دهد پس بر همه شما وظيفه شرعي است كه در هركجا كه باشيد از اسلام و جمهوري اسلامي دفاع كنيد..... از ولايت فقيه و روحانيت مبارز اطاعت و پشتيباني كنيد كه هردو ضامن پيروزي و پشتوانه اسلام هستند".
وصيت نامه شهيد صفر علي داوودي "مادرم سلام اين فرزندت را از كردستان غريب و مظلوم بپذير، اينجا كسي را جز خداي بزرگ و ملائك نداريم مادرم براي ما دعا كن".
وصيت نامه شهيد ولي الله چراغچي مسجدي مسلم و تسليم هستم و شهادت مي دهم به خداوند "حي لا يموت واحد، رحمان و رحيم و .... محمد (ص)، بهترين برگزيده از يك صد و بيست و چهار هزار رسولش و علي (ع) وصي بر حقش و يازده فرزند علي (ع) از فاطمه (س) كه همگي برحقند و اما تنها حجت خدا مهدي(عج) است كه به انتظار فرمان ظهورش (نگران از انسانيت) نشسته است. قال الحسين (ع) "ان الحياه عقيده و الجهاد و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين" درود خدا به امام عزيزم كه ما را آگاهي بخشيد و در هر فرصت براي پاك كردن زنگار نيتها پرداخت تا فقط براي خدا باشيم و رحمت خدا بر شهداء باد كه به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را .
وصيت نامه شهيد سيد كريم حسيني بارالها به جبهه آمدم تا تكليف خود را ادا كنم و از من راضي باشي، اما افسوس كه نتوانستم مأموريت خود را به نحو احسن انجام دهم كه به تو نزديكتر شوم و از من راضي باشي. همسر عزيزم از بچه ها به خوبي نگهداري كن و آنها را در راه فراگيري علم و دانش ياري نما و مرتب آنها را به مساجد ببر تا فرد مفيدي براي جامعه ي ما باشند.
وصيت نامه شهيد بهرام حق نجات خدايا از تو مي خواهم كه مرا ياري كني تا در راه تو قدم بردارم همانطور كه خداوند مي فرمايد هركسي در امور بر خداوند توكل نمايد.او برايش كافي است و حال اگر بنده گام در راه جهاد با كفار گذاشت هرگونه سرنوشتي كه پروردگارش براي او تعيين نمايد تفاوتي ندارد ما مي رويم تا وظيفه خود را انجام دهيم و نتيجه آن براي ما مهم نيست كه چه بر سر ما خواهد آمد انشاالله كه خداوند قبول نمايد.
وصيت نامه شهيد حسين حدادي سلام بر مهدي (عج) سلام بر نايبش امام خميني ،سلام بر شهيدان و درود بر تمام مسلمين جهان، مادر وپدر عزيزم اگر شهيد شدم برايم گريه نكنيد چون من خود مي خواستم و وظيفه ام بود. خدا من را به شما داد وظيفه شما بود كه مرا تربيت كنيد و كرديد ،پس ناراحت نباشيد .پيام من به ملت ايران اين است كه با گروهك هاي منافق بجنگيد و نابودشان كنند و راه شهيدان را ادامه دهند. پيام من به دولت اين است كه امام و شخصيت هاي مملكتي را از هر نقطه حفظ كنند تا ريشه آمريكا كنده شود . تمام ملت بايد گوش به فرمان امام باشد زيرا كه نائب امام زمان است .اميدوارم كه تا به حال گناهي كرده ام خدا مرا ببخشد و مرا جزء ياران امام زمان گرداند.... عاشقم عاشق روي مهدي شيفته ام شيفته روي مهدي اي صبا از سر كوي مهدي برمشامم برسان بوي مهدي
وصيت نامه شهيد بهنام خرم بخت "خدايا! تو را به حسين قسم مي دهم كه ما را از فيض شهادت محروم نفرما، پدر و مادرم از شما مي خواهم كه بعد از شهادت من براي من گريه نكنيد، بلكه به مظلوميت آقا اباعبدالله الحسين (ع) در روز عاشورا فكر كنيد دوستان و آشنايان و دانش آموزان شما را به شهداي كربلا قسم مي دهم كه يك لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهي از منكر غافل نباشيد، كه اگر خون شهداي كربلا و پيام زينب (س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پيشرفت نمي كرد در پايان از همه شما حلاليت مي خواهم و از شما تقاضا دارم كه امام عزيز را تنها نگذاريد..."
وصيت نامه شهيد محمود خادم سيدالشهدا ... باور كنيد كه شهادت از عسل شيرين تر است اگر در بطن كلمه شهادت برويد متوجه خواهيد شد كه چقدر كشته شدن در راه خدا شيرين است. برادرم احمد روح من در انتظار فداكاري توست تو مانند يك مسلمان واقعي زندگيت را وقف خدمت به اسلام كن.
وصيت نامه شهيد محمود اعتصامي به دستورات امام خميني (ره) عمل كنيد، به مسايل معنوي و حضور در نماز جمعه اهتمام فراوان داشته باشيد و از زنان و مردان جامعه مي خواهم به حدود الهي و فرامين اسلام و قرآن عمل نمايند. پدرجان يك چيز از شما مي خواهم شما در حقم دعا كنيد كه به آرزويم برسم.
وصيت نامه شهيد سيد حسين روح الامين اي عزيزان از مال دنيا دست برداريد و به خدا فكر كنيد، ما از خاك آمده ايم و به خاك بازمي گرديم، هرچه هست، دست خداست و هرچه صلاح او است همان است، خداوند در اين دنيا بسيار آزمايش خواهد كرد. اين نعمتها را براي آزمايش ما قرار داده است مواظب باشيم كه از اين آزمايشات سربلند بيرون بيائيم. اي دوستان به دنبال شناخت اسلام برويد اگر اسلام را شناختيد، اگر امام (ره) را شناختيد، به آنچه كه مي خواهيد مي رسيد، به خدا فكر كنيد و به فرداي قيامت، به آن آتش جهنم و نعمتهاي خدا در بهشت، دست از مال دنيا و هواهاي نفساني برداريد...اي مردمي كه در صحنه هستيد به گلزار شهدا برويد و از اين عزيزان درس بياموزيد. و فرزندان خود را چون اينان بزرگ كنيد، در نمازجمعه ها مرتب شركت كنيد، نه فقط به عنوان يك نفر حاضر در نماز به خطبه ها گوش كنيد راه و روش اسلام را ياد بگيريد و سعي كنيد در سياست دخالت كنيد و ببينيد در مملكتتان چه مي گذرد. من نمي دانم چه بگويم چون مي دانم دنيا هيج ارزشي ندارد و تنها سفارشم اين است كه دست از ياري امام (ره) برنداريد و در جنگ شركت كنيد به مستضعفين كمك كنيد و دست نوازش بر سر آنان بكشيد....
وصيت نامه شهيد حميد رشيدي ...آيا مردم چنين پنداشته اند كه به صرف اينكه گفته اند ايمان آورده ايم رهاشان كنند و بر اين دعوي امتحانشان نكنند؟ اي كسانيكه ايمان آورده ايد جهت چيست كه براي جهاد در راه خدا به خاك زمين دل بسته ايد؟آيا راضي به زندگي دنيا عوض حيات آخرت شديد به متاع دنيا در پيش عالم آخرت اندك و ناچيز است.پس ار عرض سلام بر حسب وظيفه اي كه مي باشد چند سطري به عنوان وصيت مي نويسد البته وصيت نامه شهيد همه مانند بهترين نوشتجات عرف است و چيز تازه اي براي نوشتن ندارم بنده با عقيده كامل بدين راه قدم گذاشته و به كمال آگاهي آن را دنبال كرده ام.از آنجا كه دنيا محل امتحان است و در اين چند روز زندگي كه به لحظه اي مي ماند انسان به بوته آزمايش گذاشته مي شود.اگر بخواهيم عاقبتمان سعادتمندانه باشد بايد از اين آزمايش سرافراز بيرون آئيم با هم موجب سرافرازي خود و هم خداوند باشيم كه خداوند به بندگان پاكش مباهات مي كند و خوشا به حال شهيدان كه مي فرمايند بالاتر از هر چيزي، چيزي مگر اينكه كسي به مسلخ عشق رفته و شهيد شود كه بالاتر از آن چيزي نيست.برادران و خواهران خدا را شكر كنيد كه در اين عمري كه خدا گرفته ايد شاهد چنين تحويل عظيمي بوديد. قدر اين انقلاب را بدانيد و از آن مراقبت كنيد و به متاع قليل دنيا دل نبنديد كه شما را منحرف و بر زمين مي زند . قانون اساسي و نظام اين جمهوري كه گفته و خواسته شهيدان، نگهداري و پاسداري از آن بوده را سبك نشماريم و گرامي بداريد واقعاً شرم دارد كه اين شهدا را ببنيم و ولي مدافع اين انقلاب نباشيم .اگر خود را آماده كرده ايم بايد بدانيم كه آخرت خود را فروخته ايم واگر در اين دنيا قدري پايبند به د?ن خود بوديم، بهره را در آخر خواهيم بود و اگر دين نداريم لااقل بايد آزادمرد بود ... اين بنده در طول عمر خود نتوانستم هيچ خدمتي انجام دهم و در اعمال خودم عمل مثبتي نديدم و فقط كوله باري از گناه بر دوش دارم كه مي دانم فقط شهادت در راه او اگر مقبول گردد مي تواند اين گناهان را بشويد و اميد داشتم كه در طول اين زندگي بتوانم هرچقدر كم و كوچك خدمتي كنيم تا لااقل كمي از وظيفه اي كه به دوش داريم و وظيفه هر انساني اگر بخواهد آزاد باشد و سعادتمند ياري دين است انجام داده باشم اما افسوس كه خود را خيلي بدهكار مي بينم و واقعاً در جا زده ايم و حال كه خود در صف مجاهدين في سبيل الله جا زده ام مي خواهم خداوند به آبروي اين سلحشوران نظر خودش را از ما راضي گرداند و از او مي خواهم مرگم را شهادت راه خودش قرار دهد ... چند خواسته دارم كه مي خواهم اگر ممكن بود رعايت شود اگر خداوند ما را قبول كرد و مهر بازگشت نزد هيچ خواسته اي از دولت و مردم نداشته باشند.....دوم صبر پيشه كنند و طريق حضرت زينب (س) را پيشه كنندو سوم اينكه از دوستان به خصوص دوستان نزديك مي خواهم ... از كسانيكه با آنان رابطه داشته ام حلاليت بطلبند...
وصيت نامه شهيد جواد جليلي بسم الله الرحمن الرحيم درود خداوند متعال بر تو باد اي رهبر عالي قدر و بزرگوار سلام شهيدان ايران ...حسين جان! جوانان ما در جبهه ها به ياد تو سينه هاي خود را جلوي گلوله هاي سبك و سنگين قرارمي دهند و جان خود را مي دهند پروردگارا من مي دانم تو ما را خلق كردي و تو به ما جان داده اي....خداوندا مرا ياري كن اگر تو ياري نكني ياوري جز تو ندارم و اي مردم مسلمان اين خون پاك شهيدان است كه پيچ و خم قلاب را صاف و هموار مي كند كه شايد با ريخته شدن اين خونهاي پاك كساني كه در ناداني هستند بهراه الله نماينده شوند و از شما مردم مسلمان و دوستان و آشنايان تقاضا مي كنم كه با انقلاب به حالت سستي برخورد نكنيد انقلاب هدف بزرگي را دنبال كرده است و از شما مي خواهم كه جلوگيري از فرزندان خود نكرده و بگذاريد راهي راه مي خواهند بروند و اگر كسي مانع از رفتن فرزندش به جبهه هاي جنگ شود به خدا قسم مسئول است..... خدايا تو را شكر مي كنم كه به من قدرت تشخيص حق از باطل را دادي و خدايا تو را شكر مي كنم كه رهبرم را شناساندي كه به من چنين پدر و مادري دادي خدايا تو را شكر مي كنم كه مرا در ناداني نميراندي مادر عزيزم مي دانم كه شما را اذيت كردم و براي شما نتوانستم فرزند خوبي باشم.... بعد از مردن من حجله اي براي من مگذاريد چون درنزد خدا هيچ ارزشي ندارد گل بر سر قبرم نياوريد چون اين گلها بعد از 2 يا 3 روز پلاسيده مي شوند مرا در بهشت زهرا (س) دفن كنيد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته 58/4/1361 جواد جليلي
وصيت نامه شهيد ناصر جام شهرياري ...و تو اي خداي بزرگ كمكم كن كه جزء هدايت يافتگان باشم و نصرتم ده كه با دشمنان دين تو ستيز كنم. ...اي مسلمانان از همه قشر بدانيد كه وظيفه شرعي است كه از ولي امر مسلمين اطاعت كنيد. ...خدايا ياريمان كن تا از اماممان پيروي كنيم، و در خط امام كه همان خط اسلام است، باشيد. ...اي ملت بيدار ايران هوشيار باشيد و نگذاريد تاريخ تكرار شود، حال كه جنگ به نفع جمهوري اسلامي ايران پيش مي رود، همانهايي كه با امام علي (ع) گفتند كه مالك را برگردان، ما با قرآن نمي جنگيم، (در اينجا هم اين كار را نكنند) متأسفانه همين كار را كردند. ...قرآن و اسلام در ايران پياده مي شود، (اجرا مي شود) نه در حزب بعث صدام. ...آري در زمان دودمان ننگين پهلوي سرمان در لاك خودمان بود، و هيچ توجهي نداشتيم، كه بر ما و مكتب ما چه مي گذرد و باز خداوند بر ما منت نهاد و رهبري از سلاله محمد (ص) خميني اين مرد بزرگ، مرد با تقوا، اين اسلام شناس واقعي را ولي امر و رهبر و پيشواي ما كرد. ...اي آمريكاي خونخوار كه خون همه محرومان در سراسر گيتي به دست تو و يا جيره خوارانت مي ريزد، به ياري حق و همت امت اسلامي ديگر عمرت به پايان رسيده است و تو را در جهان كه رسوايي رسواتر خواهيم كرد.تو كه هر روز در جنوب لبنان و السالوادور خونها مي ريزي و سازمان حقوق بشرت در خواب خرگوشي فرو رفته است.
وصيت نامه پرويز خياميان درود به رهبر عزيز ،قلب ملت ايران به نام الله در هم كوبنده ظلم و ستم. به نام خدائي كه به ما شعور داد تا خوب را از بد و زشت و پليد را از زيبا تميز داده و يكي را انتخاب كنيم. تقاضا دارم دخترم (صفورا) تا كلاس ششم ابتدايي فقط و فقط درس اسلامي خوانده و بعد قرآن ياد بگيرد و كاملاً اسلامي تربيت شود كه اين بزرگترين آرزوي من است. از همسرم و خانواده ام تقاضا دارم اگر در راه شهيد شدم در مرگ من گريه نكنند بلكه شادي بكنند تا روح من شاد گردد، اگر شهيد شدم جنازه مرا در اصفهان دفن كنيد. فرزند مرا نزد امام امت رهبر كبير انقلاب، پدر عزيزم خميني بت شكن ببريد تا دست بركتش را به صورت او كشيده و براي آنها دعا نمايند، والسلام ،پايدار ارتش جمهوري اسلامي ايران، پاينده ايران، و برقرار باد جمهوري اسلامي ايران.
وصيت نامه شهيد اكبر چاجي براي اسلام و انقلاب تبليغات زيادي بكنيد تا نداي اسلام و اسلام طلبي به اقصي نقاط جهان برسد در اشاعه و گسترش فرهنگ اسلامي تلاش لازم را بنماييد و از هيچ كوششي دريغ نكنيد هميشه گوش به فرمان امام امت و مسئولين كشور باشيد".
وصيت نامه شهيد سيد عباس جولايي ....برادرانم! به ريسمان الهي اعتصام كنيد و آن را رها نسازيد ،هرچه به كلاس بالاتري از ايمان برويم درسهايمان مشكل مي شود و درس امتحانات مشكل تر و شيطان هم تلاشش بيشتر مي شود. مبادا پس از چند صباحي تحمل درد و رنج و زحمت در راه خداي بزرگ به دره نيستي سقوط كنيم، قرآن زياد بخوانيد و سعي كنيد زمانيكه خداوند با شما صحبت مي كند ترجمه تحت اللفظي آن را بدانيد .تقوا تقوا اساس كار است اگر تقوا نباشد اكثر عبادات به خاطر غير خدا مي شود، نماز را طوري بخوانيد كه بدانيد با خدا چه مي گوييد مبادا عباداتمان بندي باشد كه ما را از راه سعادت بازدار بدين واسطه كه فكر كنيم خيلي آدم خوبي هستيم عبادات ما بايد پله اي براي صعود ما به درجات و كلاسهاي بالاتر باشد.
وصيت نامه شهيد هدايت الله ثمرمند "اينجانب براساس عقيده اي كه نسبت به اسلام و مكتب شهادت دارم با عزمي راسخ و اراده اي آهنين عازم جبهه شده ام.تا دين خود را نسبت به اسلام ادا كنم چون موقعي كه شهادت باعث سعادت ماست، افتخار شهيد شدن در راه اسلام را داريم"
وصيت نامه شهيد حسين ثامني اي مسئولين توجه داشته باشيد امروز مسئوليت حفاظت از خون شهيدان در درجه اول به عهده شماست مبادا بين صحبت و رفتارتان با اين ملت شهيدپرور با مقامات بالاتر فرق كند. خود را عاقل و متعهد و حافظ اسلام و ديگران را بدخواه و جاهل ندانيد، در خود بيشتر دقت كنيد، مبادا جلوي خدمت مخلصان را بگيريد. دقت كنيد با نيروهاي مخلص بسيج جزء با منطق و دليل به هيچ زبان ديگر سخن نگوئيد. شرمنده دوستان شهيدم و درگه حق تعالي. 28/12/63
وصيت نامه حسين ترك از مردم شهيدپرور مي خواهم كه هميشه در صحنه باشند ،ابرقدرتها بدانند مردم ايران هميشه در صحنه هستند و نمي گذارند كه خللي بر جمهوري اسلامي وارد شود. ابرقدرتها بدانند كه ما مردم ايران با جان و دل انقلاب را پذيرفتيم و آن را تا پايان جان حفظ خواهيم كرد. من از مردم مي خواهم رهبر و ولي فقيه را تنها نگذارند و به دستورات ايشان عمل كنند.از خواهران خود مي خواهم كه حجاب اسلامي را رعايت كنند و از برادرانم هم مي خواهم كه ادامه دهنده راه شهدا باشند و از پدر و مادرم هم مي خواهم كه اگر مي خواهند براي من گريه كنند براي غريبي امام حسين (ع) گريه كنند. وصيت نامه شهيد نادر پوربندري بر شما جنگ و جهاد واجب شد در حالي كه اين فرمان بر شما گران و سنگين و مورد كراهت شماست، ولي بدانيد كه چه بسا چيزي را كه ناگوار و مكروه مي دانيد در حقيقت به نفع شماست.بالعكس شما مي پنداريد كه شهيدان راه خدا مرده اند نه، بلكه زنده به حيات ابدي هستند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود.
وصيت نامه شهيد رحيم تركان مردان و مؤمنان بزرگ خدا كساني هستند كه به عهد و وفا پيمان بستند و حتي به بهترين درجه يعني شهادت رسيدند و اينجانب سوگند ياد مي كنم كه سعادت خويش را نمي يابم مگر در پيمودن خط خونين اباعبدالله الحسين (ع) كه راه تمامي شهداي انقلاب اسلامي است . پدر و مادر عزيزم بدانيد و مطمئن باشيد كه امروز در راهي جاودانه گام نهادم كه انتهاي آن حضرت بقيه الله الاعظم قرار دارند ،انسان بايد از دنيا و زندگي پر مشقت آن كه موجب مي شود انسان غرق در گناه بشود رهايي پيدا كند و راه جهاد در راه خدا را پيش گيرد وليكن جهاد در راه خدا بايد حسين گونه باشد مردم شهيدپرور تقو را فراموش نكنيد و تقوا پيشه كنيد، پيرو خط ولايت فقيه باشيد و هر كاري مي كنيد فقط براي رضاي خدا باشد. اخلاص در عمل پيشه كنيد انشاالله خداوند ما را در زمره شهداي صحراي كربلا قرار دهد و ما را با حسين بن علي (ع) محشور گرداند . در پايان از همه آشنايان و دوستان و همكلاسيها حلاليت مي طلبم.
وصيت نامه شهيد محسن پورقاسمي "كساني كه به ولايت امام اعتقاد ندارند بر جنازه من حاضر نشوند، سلام مرا به رهبر عزيزم، پدر يتيمان برسانيد و به خانواده شهدا بگوييد كه تا آخرين قطره خونمان صحنه هاي نبرد حق عليه باطل را ترك نخواهيم كرد، و با خداوند پيمان مي بنديم كه در تمام عاشورا و كربلاها، حسين (ع) زمان را تنها نگذاريم، و سنگرها را خالي نخواهيم كرد و تا هنگامي كه پرچم لااله الا الله در تمام جهان به اهتزاز درنيايد و احكام اسلام و قرآن در زير پرچم توحيد و اسلام به اجرا درنيايد ساكت نخواهيم نشست.
وصيت نامه شهيد حسام اسماعيلي فرد اگر شهادت نصيبمان شد، آن را دودستي مي گيريم و خدا كند زانوهايمان سست نشود. شهادت چيزي نيست كه نصيب هركس بشود هركس كه شهيد مي شود به كمال رسيده است، شهداي شما نمرده اند بلكه زنده اند و ناظر اعمال شما هستند.
وصيت نامه شهيد محمد علي توانگر "خواهرم! شما با حجاب و برادرم!شما با براداشتن سلاح، از امام و جمهوري اسلامي كه حاصل خون بهاي شهيدان است دفاع كنيد.همچنان كه من با خونم نمي گذارم دشمن به همين آساني به ايران اسلامي تجاوز نمايد".
وصيت نامه شهيد محمدرضا رودسر ابراهيمي شهادت، حد نهايي تكامل يك انسان است، شهادت بالاترين آرزوهاست، چه زيباست لحظه اي كه تفنگ از زمين كنده مي شود و به سوي دشمن نشانه مي رود، چه زيباست لحظه اي كه دشمن را ذليل و خوار به اسارت مي گيرد و چه شيرين است آن هنگام كه در خون خود مي غلتيم و با شهد شهادت سيراب مي شويم. اگر من كشته شدم راهي بود كه با ميل خود آمدم.....
وصيت نامه شهيد علي زارعي به نام كسي كه هستي را آفريد سخنم را با نام او آغاز مي كنم و اين آخرين پيام من است به تمامي عزيزانم كه مرا مي شناسند و به كساني كه مرا دريافتند و مرا به عقل خود ديوانه پنداشتند. پدر و مادر عزيزم! فرزند شما آگاهانه قدم در راه پاسداري از انقلاب اسلامي گذاشت. پدر و مادرم! شهادت وديعه الهي است كه از جانب خداوند تبارك و تعالي براي آن كساني كه لايق هستند مي رسد و اين شهادت ها است كه باعث مي شود احكام اسلام و انقلاب پيشرفت بكند. مذهبي كه ما مسلمانان داريم مذهب شهادت است و اسلامي كه ما در راه آن آمده ايم مي خواهد انساني عادل و كامل به تمام معني بسازد. همانطوريكه در نهج البلاغه آمده است اكرم الموت قتل في سبيل الله شرافتمندانه ترين مرگها شهادت در راه خداست. خواهرانم و برادرانم! همچون حضرت زينب (س) و حضرت امام سجاد (ع) پيام خون شهيد را به همه برسانيد كه مذهب ما مذهب شهادت است. ما چون خدا داريم همه چيز داريم. هيچ وقت خدا را فراموش نكنيد و در هيچ شرايطي از خط امام فاصله نگيريد گرچه دشمن تشنه به خون گلوي ماست. كشته شدن در راه حق آرزوي ماست. وصيت مي كنم شما را ]كه[ دنباله رو آيه ي "يا ايها الذين آمنوا اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منكم " باشيد عبادت خداوند را از ياد نبريد؛ عبادتي كه همراه با جهاد در راه خدا باشد ارزش نماز را بدانيد. نماز جماعت را بخوانيد همانطور كه حضرت علي (ع) مي فرمايد:"كه ما بين كفر و ايمان هيچ فاصله اي نيست جز نماز."
وصيت نامه شهيد رسول زينعلي خداوندا تو را شكر مي كنم كه مرا به دين خود هدايت كردي و از نعمت جهاد بهرهمندم ساختي تا بتوانم تو را بهتر بشناسم و از مشكلات و سختي ها راحتم ساختي تا به درگاهت نزديك تر شوم. خدايا اگر در اين راه تقصير و كوتاهي شده است كه مي دانم شده و وظيفه ام را به خوبي انجام نداده ام مرا ببخش و مورد فضل و كرم خود قرار بده. از پدر و مادرم مهربان خودم كه زحمات فراواني را در راه تربيت من كشيده اند نهايت تشكر را مي كنم هرچند كه اگر به تعداد ريگهاي بيابان به آنها نيكي كنم نمي توانم حقشان را ادا كنم . وصيتم به امت شهيدپرور اين است كه همان طور كه قبلاً در خط امام بوديد سعي كنيد كه هميشه پشت سر او حركت كنيد و اوامر او را به گوش جان بشنويد زيرا اكنون رهبر ما نائب بر حق امام زمان (عج) هستند و لازم است كه در اين زمان كه در غيبت كبري به سر مي بريم از ايشان پيروي كنيم چنانكه ولايت او ولايت امام زمان (عج) و اميرالمؤمنين (ع) مي باشد از خداوند متعال مي خواهم كه هميشه ما را از پيروان و شيعيان حضرت علي (ع) قرار بدهد.
وصيت نامه شهيد سيد محمد سادات در راه خدا با آنان كه به جنگ و دشمني شما برخيزند جهاد كنيد ولي ستمكار نباشيد كه خدا ستمكاران را دوست ندارد. در مراسم نماز جماعت و جمعه شركت فعال داشته باشيد و در نمازهايتان براي رزمندگان اسلام و امام امت و براي ظهور مهدي (عج) دعا كنيد و افتخار كنيد كه در راه خدا و براي اسلام جهاد كردم و كشته شدم مبادا شما با شهادت و يا كشته شدن من ناراحت باشيد.
وصيت نامه شهيد حميدرضا زرچيني حقير حميدرضا زرچيني (كربلايي) فرزند محمد، شماره شناسنامه 3467، متولد 1340 تهران ،هم اكنون اين وصيت نامه را در كمال عقل و شعور به رشته تحرير درمي آورم و اعتقادات خود را به مباني قرآن و سنت محمد (ص) و اهل بيتش و نظام جمهوري اسلامي ايران ابراز كرده و به دين اقرار مي كنم:"اشهدان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان عليا ولي الله" نيز اعتقاد دارم به رجعت ... و هم اكنون در اين برهه از زمان ،نداي هل من ناصر ينصرني از زبان پير عشق، تقوي مجسم ،ملكه در قالب انسان ،سالك جماران و به قولي كه بر حق هم گفته اند، نداي حسين زمان به گوش مي رسد و جوانان حزب الله يا جندالله ،به اين ندا لبيك مي گويد .وصيت به پدر و مادرم و امت شهيدپرور و ايثارگر ايران، پدر و مادر عزيز و مهربانم! همانطور كه 20 سال پيش خدا مرا به شما به امانت سپرد و شما مرا بزرگ كرديد و الحق كه از هيچ كوششي دريغ نكرديد و درآن هنگام مرا با قنداق سفيد بستيد، هم اكنون صاحبش امانتش را مي خواهد و شما با همان دستها مرا با پارچه سفيد (كفن) به صاحب اصليش بازگردانيد.... اما امام، به والله قسم امام يك نعمت الهي است و ما حزب اللهيان تا آخرين قطره خون خود را ،در راه هدفش كه همان مكتب محمد (ص) است ،نثار مي كنيم. او از سلاله پاك حسين (ع) و ابراهيم ثاني است، برادران و خواهراني كه عاشق اين مكتب هستيد ،خود را با كتابهاي اسلامي كه صدها فقيه و فيلسوف و عالم زحمت كشيده اند ،انس دهيد و با آنها دست دوستي دهيد. ...اطيعو الله و اطيعوالرسول و اولي الامر منكم،به تبليغات عوامل خارجي شرقي و غربي گوش فرا ندهيد و از سازمانهاي بين المللي همچون سازمان ملل متحد صلح نوبل، عفو بين المللي و كليساي واتيكان خوف به خود راه ندهيد، چه پروندهاي اين سازمان همه تاريك و كثيف است .... وصيت مي كنم بر سنگ قبرم نوشته شود:"عشاق اگر لقاي تو را آرزو كنند، بايد ز خون خويشتن اول وضو كنند" 24/2/1361
وصيت نامه شهيد الطفات شرافتي هر لحظه احساس مي كنم ديگر اين روزها، آخرين لحظات زندگي من باشد و آنچنان كالبد وجودم لبريز از عشق و محبت او مي شود كه گمان نمي كنم حتي در ميان آتش جهنم هم لحظه اي چشم اميدم را از آن مبدأ فيض و اميد، از آن سراسر رحمان و رحمت بربندم. فكر نمي كنم هيچ وقت عنايت او را نسبت به خودم، چه آن وقت كه اراده اش به خلقتم قرار گرفت و چه در لحظه هاي زندگي خود فراموش كنم. توصيه پيامبر اكرم (ص ) كه مي فرمايد:" در ميان شما 2 چيز قرآن و سنت(عترت) به امانت گذاشتم" فراموش نكنيد حضرت امير (ع) فراوان ما را به تقوا و نظم در امور، اغتنام فرصتها سفارش نموده اند، توجه به عمل اين سه مطلب به طور حتم در سرنوشت ما موثر است. تا مي توانيد معلومات خود را نسبت به قرآن و به طور كلي اسلام بالا بريد، از آن مهمتر اين كه بر دانسته هاي خود جامه عمل بپوشانيد. توكل به خدا نماييد و از دعا، ذكر و زيارت و استعانت جوييد. سعي كنيد تمام امور زندگي خود را در پوشش نظام ولايت فقيه درآوريد و جهت زندگي خود را از او الهام گيريد.
وصيت نامه شهيد مهدي سلطاني دست از ولايت فقيه و روحانيت مبارز برنداريد و به سخنان امام گوش دهيد كه مانند سخنان حضرت مهدي (عج) مي باشد. منافقان را به شدت سركوب كنيد. مادرم مگر من از علي اكبر و قاسم و ديگر شهداي كربلا عزيزترم، پس براي آنها گريه كنيد و شما برادرانم خواهشمندم كه راه مرا دنبال كنيد.
وصيت نامه شهيد احمد زاج شور از تمامي برادران و خواهران مي خواهم كه راه ولايت فقيه كه همان راه خداست را ادامه بدهند . برادران در جبهه شركت كنيد و نگذاريد بعثيان برادران همخون ما را به شهادت برسانند و در راه اسلام با منافقان كوردل و از خدا بي خبر مبارزه كنيد.
وصيت نامه شهيد عبدالقادر سليماني اي امت شهيدپرور ايران! از شما تقاضا دارم كه اتحاد خود را حفظ نموده و در جلسات مذهبي به ويژه دعاهاي كميل و توسل و نماز جمعه و جماعت شركت كرده و پشتيبان روحانيون و ارگانهاي انقلابي باشيد.
وصيت نامه محمد هادي فضلي ...با سلام و درود بيكران بر يگانه منجي عالم بشريت و نائب بر حقش امام خميني و با سلام و درود بيكران برخانواده هاي معظم شهدا و مجروحين و معلولين و اسراي جنگ تحميلي عراق و ايران ، پدر و مادرم از اينكه مرا پرورانده اند و زحمات طاقت فرسايي در طول زندگي من متحمل شده اند، از اينكه نتوانستم براي آنها فرزندي مثمرثمر باشم ،براي آنها از خداوند متعال شفاي عاجل وشاياني مي طلبم.... چنانچه اگر شهيد شدم در مرگم كمتر ناراحت باشيد و دوست دارم هر شب جمعه با خواندن يك آيه قرآن تسلي بخش روح من باشيد . هرچند نتوانستم خواسته هاي شما را برآورده سازم و زندگي لذت بخشي را به كشته شدن در راه خدا ترجيح دادم. شعله اي بي ثمرم بهتر كه خاموش كنيد رفتم از شهر شما ديگر فراموش كنيد
وصيت نامه شهيد بهروز غلامي بهترين دعا دعاي كميل است اين دعا خيلي برايم تحسين انگيز و دل نشين است. سپاه بازوي ولايت فقيه است و تداوم دهنده انقلاب اسلامي در جهان است. با شكست صدام جنگ تمام نمي شود بلكه جنگ تا بعد از شكست عراق ادامه دارد پس ما بايد خود را براي نابودي اسرائيل آماده كنيم.
وصيت نامه مهدي عاصي تهراني بسم الله الرحمن الرحيم خدايا تو خود مي داني كه دلم مي خواست كه در راه رضاي تو قدم بردارم كه در قالب اوقات برنداشتم، به خاطر اينكه نمي دانستم و باز عمل مي كردم، به اين دليل بود كه تو را نشناختم و نمي ديدم... خدايا هنوز هم نمي دانم اين خودم هستم كه اين جريده را مي نويسم يا نفس سركش و جاه طلب من است. اي عزيز! اي ستار! اي غفار، با اين عقل و چشم ناقصم ذره اي از كرم و لطف و ستاريت تو را حداقل در خودم مي بينم كه من چه بوده ام و تو مرا چگونه نشان دادي، من چه كردم و تو پنهان كردي، من چه راهي را مي رفتم و تو نگذاشتي و بخشيدي و هدايت كردي... پس از شكر خداوند كه اين سعادت را نصيب من كرد كه در اين راه كه همانا راه انبيا و اوليا خاص خداوند است قدم برداشته و رهبر آنها باشم. و با تشكر از خانواده ام كه طوري عمل كردند كه من بتوانم در مسير زندگي چنين راهي را انتخاب كنم. فرزندانم را خوب تربيت كنيد و خود نيز دنباله رو راه شهيدان از صدر اسلام تا انقلاب اسلامي ايران باشيد و امام (ره) را فراموش نكنيد. به حرف ياوه گويان توجهي نكنيد و با توكل به خدا بر دهان ياوه گويان بكوبيد به اميد زيارت كربلا و قدس عزيز. خداوند انشاء الله مرا در زمره شهداي انقلاب اسلامي قرار دهد. والسلام عليكم و رحمه الله بركاته
وصيت نامه شهيد رمضانعلي عبدي مردم مسلمان! خط امام را ادامه بدهيد كه خط اصيل اسلام است. اين گروه ها نمي توانند براي شما پابرهنه ها كار كنند و اين شعار است كه مي گويند:"خلق" ...برادران و خواهران مسلمان به سخنان امام امت گوش دهيد. چون هر يك كلمه اش درسي است براي من و شما ....
وصيت نامه شهيد مهدي شمس مادرم! خواهرم را خوب تربيت كن زينب گونه او را به اسلام و قرآن آشنا كن تا فرزدان حسين گونه او از دين اسلام دفاع كنند و راه شهيدان را ادامه دهند. مواظب اين گروهكها باشيد و راه شهيدان رجايي و بهشتي و شهداي محراب را ادامه دهيد زيرا كه آنها در راه اسلام و قرآن به دست همين بي خبران از خدا به شهادت رسيدند.
وصيت نامه شهيد علي سهرابي ....دست از حمايت پير جماران، خميني كبير برنداريد و تا آخرين قطره ي خون از اين انقلاب و از آرمانهاي شهدا دفاع نماييد. براي شهادت من گريه نكنيد زيرا شهيدان زنده اند و نيازي به عزاداري و گريه و زاري شما ندارند. آنان مهمان پروردگار خويش اند و نزد پروردگارشان روزي مي گيرند.
وصيت نامه شهيد حبيب الله شمايلي چون هدف بزرگ و مسئوليتي كه به دوش امت ما افتاده و انتظاري كه محرومان دنيا از انقلاب ما دارند، عظيم مي باشد سختي، دوري، كمبود، نارسايي، و ساير عوامل طبيعي بود، ما بايد صبر و استقامت را از رسول الله (ص) و امامان معصوم (ع) آموخته، زيرا آنان به وعده خداوند ايمان و يقين كامل داشته اند، خداوندا انقلاب ما را تا پيوند آن با انقلاب جهاني حضرت مهدي (عج) مستدام بدار.
وصيت نامه شهيد مسعود صباغ اي كسانيكه نداي ما را مي شنويد تا زماني كه دشمن نابود و مستضعفان جهان از زير سلطه ابرقدرت هاي جهان خوار بيرون نيامده و كربلا را بعثيان كافر رها نكرده و مكه معظمه آن خانه خدا و جاي عبادت و سياست آزاد نشده، همه ذليل هستيم، و تنها رمز پيروزي و رسيدن به اين هدف پشتيباني از ولي فقيه است مادر جان هروقت خواستي براي من گريه كني صدها بلكه هزاران شهيد گمنام و بي مزار و بي كفن گريه كنيد، كه صهيونيست هاي غاصب خون پاكشان را در بيروت به زمين ريختند ...... ببوسم دستت اي مادر كه پروردي مرا آزاد بيا بابا تماشا كن كه فرزندت شده داماد به حجله مي روم شادانه ولي زخمي به تن دارم به جاي رخت دامادي لباس خون به تن دارم
وصيت نامه شهيد محمدحسن شصت پاره ...همانطور كه مي دانيم يكي از وظايف مسلمانان جهاد در راه خداوند است.جهادي كه پروردگار عالم در قبال انجام آن وعده بهشت در راه خداوند را داده است.و اكنون در اين زمان كه دين و ميهن مان مورد هجوم كفار قرار گرفته است ما هم وظيفه داريم طبق گفته رهبر بزرگمان امام خميني كه فرمود: از اين مملكت دفاع كنيد كه دفاع شما دفاع از مملكت و جهاد در راه خداست .... خانواده عزيزم.... من هم به عنوان يك سرباز كوچك اسلام، با آگاهي كامل به جبهه آمدم تا بلكه بتوانم وظيفه اي را كه خداوند به من محول كرده انحام دهم اگر در اين راه كشته شوم و اگر جنازه من تحول شما شد، مرا در كنار ساير شهدا در "شهيدآباد" دفن كنيد و اگر جنازه ام به دست شما نرسيد بدانيد كه قبر من قبر تمام شهيدان است آنجا براي من فاتحه بخوانيد.....خانواده عزيزم، من مقداري كتاب و پول دارم كه كتابهايم را به مسجد و يا به بچه هاي خودمان بدهيد كه انشاالله وقتي بزرگ شدند به عنوان يادگاري از آنها استفاده نمايند.... از پروردگار توانا خواستارم كه وجود امام خميني اين پير مجاهد اميد مستضعفين را تا ظهور حضرت مهدي (عج) در پناه خود محفوظ بدارد، مسلمين را بر كفار پيروز بگرداند و گناهان مرا ببخشايد. مرگ بر دشمنان اسلام، زنده باد پيروان اسلام، و جاويد باد دين مبين اسلام. 30/10/1360
وصيت نامه شهيد غلامحسين طالبي خدايا تو را شكر كه به من منت گذاردي و من را در جوار مجاهدان راهت قرار دادي، خدايا چقدر نعمت ها كه به من دادي نتوانستم شكرگذار باشم خدايا اكنون كه قلم در دست گرفته و وصيتي مي نويسم تو ميداني كه در قلبم و قلبها چه مي گذرد. خدايا تو مي داني كه من باور نمي كنم كه شهيد شوم. ليكن صفت رحمانيت و رحيميت تو اميدوارم كرد و همواره با در نظر گرفتن اين صفت است كه خود را آماده ي رزم و شهادت مي كنم. خدايا مرا ببخش و از تقصيرات و گناهانم بگذر. بگذار عاشقانه شهيد شوم و عاشقانه پاي در وادي عشق بنهم. خدايا اكنون كه بار شهيدان زنده تاريخ و بار حماسه آفرينان صحراي غريب كربلا و بار تمامي عزيزاني كه پيكرشان در زير گرماي خوزستان است و مادرانشان چشم به در دوخته و منتظرشان مي باشند و به اشك چشم خردسالانشان كه همواره سراغ پدر را از مادر گرفته و مانند رقيه حسين (ع) سراغ پدر را از خويشان مي گيرند خدايا تاكي به فرزندان شهيدان بگوييم كه، پدر در سفر است، خدايا تا كي بگوييم كه پدر رفته كربلا، خدايا تا كي بگوييم ما هم مي رويم كربلا، خدايا عنايتي و لطفي كن ما را و من را از زمزه ي شهيدان در خون غلطان قرار بده. آري خوشا به حال آن كساني كه رفتند و كلمه ي لا بر لب داشتند. لا به همه ي لذائد زندگاني، لا به هواي نفس، لا به احساسات مادر، لا به عواطف و لبيك به هل من ناصر ينصرني. حسين زمان خميني بت شكن گفتند: يا مهدي (عج) ادركني سخن آخر ... و اما در آخر كمك مي گيرم از مهدي سالم كه معلم آخر من بود، آري چه به جا مي گفت من عزادار نمي خواهم من پيرو مي خواهم خداوند همه تان را حفظ كند و توفيق عظمت به اسلام و قرآن را بدهد. اگر جنازه ام بدستتان رسيد مانند ديگر شهيدان دفن كنيد سعي كنيد قوانين دفن رعايت شود. حتماً بعد از دفن پدرم برگردد و سفارش مرا به حسين (ع) بكند و اگر جنازه ام بدستتان نرسيد يك قبر در بهشت زهرا(س) اختيار كنيد و همان را به اسم من برداريد. سعي كنيد قبرم را ساده درست كنيد چون در تيپ سيدالشهداء و در گردان علي اصغر (ع) شهيد شوم، لذا سعي كنيد در مراسم ختم روضه علي اصغر و مصيبتهاي وارده بر زينب (س) و حسين (ع) و فاطمه (س) شود. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي خميني را نگهدار خدايا خدايا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما خدايا خدايا مريضان و جانبازان انقلاب را شفا عنايت فرما خدايا خدايا اسيران اسلام آزادشان بگردان خدايا خدايا به خانواده شهدا اجر و صبر عنايت بفرما. والسلام.
وصيت نامه شهيد سيد جمال طباطبايي از ملت خواستارم كه حقشان را بر حقير ببخشند كه نتوانستم خدمتگزار خوبي براي آنها باشم اگر اشتباهي داشته ام خصوصاً افرادي كه با آنها سركار داشته ام عاجزانه مي خواهم مرا عفو كنند چون خيلي بر من حق دارند و از خداوند متعال اجر فراوان براي آنها خواستارم.
وصيت نامه شهيد مهدي ذوالفقاري اي ملت به پاخاسته تا آخرين نفس در مقابل كفر و الحاد و نفاق بايستيد و آنان را نابود كنيد تا مسلمانان دنيا نفس راحت بكشند و بهتر خدا را عبادت كنند از خط ولايت فقيه كه ادامه دهنده ي راه پيامبران و امامان است قوياً حمايت كنيد.
برگرفته از وبلاگ www.aviny.com
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در چهار شنبه 4 دی 1392
|
این هم تقلید صدایی بامزه
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در یک شنبه 1 دی 1392
|
بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت
نوانتر شدم چون جوانی گذشت
فریدون بیداردل زنده شد
زمین و زمان پیش او بنده شد
و همچنین با درنگریستن به این که فردوسی در سال ۳۸۷ قمری، پنجاه و هشت ساله بودهاست، میتوان درست بودن این گمانه را پذیرفت.
نظامی عروضی، نخستین پژوهندهای که دربارهٔ زندگی فردوسی جستاری نوشتهاست، زایش فردوسی را در ده «باز» (پاژ) دانستهاست. بنمایههای تازهتر روستاهای «شاداب» و «رزان» را نیز جایگاه زایش فردوسی دانستهاند اما بیشتر پژوهشگران امروزی این گمانهها را بیپایه میدانند.
نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شدهاست. نام کوچک او را در بنمایههای کهنتر مانند عجایبالمخلوقات و تاریخ گزیده (حمدالله مستوفی) و سومین مقدمهٔ کهن شاهنامه، «حسن» نوشتهاند. منابع دیگر همچون ترجمهٔ عربی بنداری، پیشگفتار دستنویس فلورانس و پیشگفتار شاهنامه بایسنقری (و نوشتههای برگرفته از آن) نام او را «منصور» گفتهاند. نام پدر او نیز در تاریخ گزیده و سومین مقدمهٔ کهن شاهنامه «علی» گفته شدهاست. محمدامین ریاحی پس از بررسی کهنترین بنمایهها، نام «حسن بن علی» را پذیرفتنی دانستهاست و این نام را با قرینههای دیگری که وابستگی او را به یکی از فرقههای تشیع میرساند، سازگارتر دانستهاست، هرچند که همچون بیشتر پژوهندگان زندگانی فردوسی، او را از هرگونه تعصب مذهبی برکنار دانستهاست.[۴][۵][۶]
برای پدر فردوسی در بنمایههای کمارزشتر نامهای دیگری نیز آوردهاند، مانند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد ابن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران درباره نادرست بودن نام «فخرالدین» نوشتهاست که دادن لقبهایی که به «الدین» پایان مییافتهاند در زمان آغاز نوجوانی فردوسی کاربرد پیدا کردهاست و ویژه «امیران مقتدر» بودهاست، از این رو پدر فردوسی نمیتوانسته چنین لقبی داشته باشد.[۷]
پرورش و بالندگی
بر پایهٔ اشارههای ضمنی فردوسی دانسته شدهاست که او دهقان و دهقانزاده بود. دهقان در روزگار فردوسی و در شاهنامهٔ او به معنی ایرانیتبار و نیز به معنی مالک روستا یا رئیس شهر بودهاست.[۸] دربارهٔ دوران کودکی و جوانی او نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بنمایههای کهن جز افسانه و خیالبافی چیزی به چشم میخورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی - فرهنگی شاهنامه، میتوان دریافت که او در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرفنگری در سرودهها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دستمایهٔ او در سرایش شاهنامه شدهاست. [۹] همچنین از شاهنامه این گونه برداشت کردهاند که فردوسی با زبان عربی و دیوانهای شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بودهاست. [۱۰]
آغاز زندگی فردوسی همزمان با گونهای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و گرانیگاه آن خراسان و سرزمینهای فرارود بود. در درازنای همین دو سده شمار چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند. فردوسی از همان روزگار کودکی بینندهٔ کوششهای مردم پیرامونش برای پاسداری ارزشهای دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینهای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سختگام همان راه شد. [۱۱].
سرودههای جوانی
نمایی از داستانهای شاهنامه در آرامگاه فردوسی
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند. آغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند اما با درنگریستن به توانایی فردوسی میتوان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی میپرداختهاست و چه بسا سرودن بخشهایی از شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کردهاست. [۱۲] این گمانه میتواند یکی از سببهای ناهمگونیهای زیاد ویرایشهای دستنویس شاهنامه باشد. به این سان که ویرایشهای کهنتری از این داستانهای پراکنده دستمایه نسخهبرداران شده باشد. از میان داستانهایی که گمان میرود در زمان جوانی وی گفته شده باشد میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمهکاره ماندن گشتاسبنامه سرودهٔ او (که به زمانهٔ زرتشت میپردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بنمایهٔ دقیقی توسی در سرودن گشتاسبنامه بودهاست پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا آن را بیابد و بازمانده آن را به شعر در آورد.[۱۳] فردوسی در این سفر «شاهنامهٔ ابومنصوری» را نیافت اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بودهاست و «شاهنامه ابومنصوری» به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشته شده بود، نسخهای از آن را در اختیار فردوسی نهاد.[۱۴]
سُرایش شاهنامه
سردیس فردوسی ساختۀ افشین اسفندیاری در موزۀ شهر سارایوو - بوسنی
شاهنامه پرآوازهترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی میباشد. فردوسی سرودن شاهنامه را بر پایهٔ نوشتار ابومنصوری در حدود سال ۳۷۰ هجری قمری آغاز کرد و سر انجام آن را در تاریخ ۲۵ سپندارمذ سال ۳۸۴ هجری قمری (برابر با ۳۷۲ خورشیدی) با این بیتها به انجام رساند:[۱۵]
سر آمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماه سفندارمذ روز ارد
ز هجرت سه صد سال و هشتاد و چار
به نام جهان داور کردگار
این ویرایش نخستین شاهنامه بود و فردوسی نزدیک به بیست سال دیگر در تکمیل و تهذیب آن کوشید. این سالها همزمان با برافتادن سامانیان و برآمدن سلطان محمود غزنوی بود. فردوسی در سال ۳۹۴ هجری قمری (برابر با ۳۸۲ خورشیدی) در سن شصت و پنج سالگی بر آن شد که شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کند، و از این رو دست به کار تدوین ویرایش تازهای از شاهنامه شد.[۱۶] فردوسی در ویرایش دوم، بخشهای مربوط به پادشاهی ساسانیان را تکمیل کرد.[۱۷] پایان ویرایش دوم شاهنامه در سال ۴۰۰ هجری قمری در هفتاد و یک سالگی فردوسی بودهاست:
چو سال اندر آمد به هفتاد و یک
همی زیر بیت اندر آرم فلک
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان داور کردگار
فردوسی شاهنامه را در شش یا هفت دفتر به دربار غزنه نزد سلطان محمود فرستاد. به گفته خود فردوسی، سلطان محمود «نکرد اندر این داستانها نگاه» و پاداشی هم برای وی نفرستاد.[۱۸] از این رویداد تا پایان زندگانی، فردوسی بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود که بیشتر در گله و انتقاد از محمود و تلخکامی سراینده از اوضاع زمانه بودهاست. در روزهای پایانی زندگی فردوسی از سن خود دو بار یاد کرده، و خود را هشتاد ساله و جای دیگر هفتاد و شش ساله خواندهاست:
سال مرگ فردوسی تا چهار سده پس از زمان او در بنمایههای کهن نیامدهاست. نخستین نوشتهای که از زمان مرگ فردوسی یاد کرده مقدمه شاهنامه بایسنغری است که سال ۴۱۶ هجری قمری را آوردهاست. این دیباچه که امروزه بیپایه بودن نوشتارهای آن به اثبات رسیده از بنمایه دیگری یاد نکردهاست. تذکرهنویسان بعدی همین تاریخ را بازگو کردهاند. جدای از آن تذکرةالشعرایدولتشاه (که آن هم بسیار بیپایهاست) زمان مرگ او را در سال ۴۱۱ هجری قمری آوردهاست.[۱۹]محمدامین ریاحی، با درنگریستن در گفتههایی که فردوسی از سن و ناتوانی خود یاد کردهاست، این گونه نتیجهگیری کردهاست که فردوسی میبایستً پس از سال ۴۰۵ هجری قمری و پیش از سال ۴۱۱ هجری قمری از جهان رفته باشد.[۲۰]
سنگ مزار فردوسی
پس از مرگ، از به خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری شد[نیازمند منبع] و سرانجام در باغ خود وی یا دخترش در توس به خاک سپرده شد. چرایی به خاک سپرده نشدن او در گورستان مسلمانان را به سبب دشمنی یکی از دانشمندان کینهتوز توس (بر پایه چهار مقالهٔ نظامی عروضی) دانستهاند. عطار نیشابوری در اسرارنامه این داستان را اینگونه آوردهاست که «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازهٔ فردوسی نماز نخواندهاست و حمدالله مستوفی در پیشگفتار ظفرنامه او را شیخ ابوالقاسم کُرّکانی دانستهاست که پیروان زیادی داشتهاست. برخی نویسندگان دیگر نام او را «ابوالقاسم گرگانی» یا «جرجانی» نیز آوردهاند که گمان میرودً عربیشده نام گرگانی باشد. ریاحی پیوند دادن آن رخداد را با کُرّکانی صوفی ناروا دانستهاست از آنجا که او در هنگام مرگ فردوسی نزدیک به سی سال داشتهاست.[نیازمند منبع] مقبره فردوسی که
دهه ها بی توجه مانده بود، بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ به دستور رضا شاه پهلوی بازسازی شد و هم اکنون معادل یکی از معبد های ملی ایرانی درآمده است.
حاصل ازدواج سید مصطفی با هاجر، دو فرزنددختر بنام مولودآغا خانم و فاطمه و سه فرزندپسر به نامهای مرتضی، نورالدین و روحالله بود.[۱] روحالله آخرین فرزند این خانواده بود. سید مصطفی در ذیالحجه ۱۳۲۰ (اسفند ۱۲۸۱ هجری شمسی) و در پنجماهگی روحالله، در مسیر خمین به اراک مورد حمله قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به ناحیه کتف و کمر کشته شد و جنازه وی به نجف منتقل و درآنجا دفن شد.[۵]
مادر او، بانو هاجر، نیز از پیشینهی مذهبی برخوردار بود. او دختر آیتالله میرزا احمد[۶] و از نوادگان آیتالله خوانساری (صاحب زبدهالتصانیف) بود.[۷]
سید روحالله خمینی و برادرش سید مرتضی
سید روحالله خمینی، فرزندش احمد و نوههایش حسن و یاسر
تولد
خمینی در سحرگاه بیستم جمادیالثانی ۱۳۲۰ هجری قمری – که روز تولد فاطمه زهرا دختر محمد، پیامبر اسلام، نیز محسوب میشد – برابر با چهارشنبه، اول مهرماه سال ۱۲۸۱ هجری خورشیدی (۲۴ سپتامبر ۱۹۰۲ میلادی)،[۸] که با یک روز پیش از آن یعنی آخر شهریور نیز تطبیق داده می شود، در شهر خمین[[۱] از توابع استان مرکزی واقع در ۲۰۰ کیلومتری جنوب تهران به دنیا آمد.
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در یک شنبه 1 دی 1392
|
باسلام شب یلدا را به همه ی شما تبریک می گو ییم
اربعین حسینی را به همه ی شما تسلیت می گوییم
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در یک شنبه 1 دی 1392
|
- در هر 5 ثانیه یك كامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده میگردد.
- ظروف پلاستیكی 50 هزار سال طول میكشد تا در طبیعت شروع به تجزیه شدن كنند.
- اغلب مارها دارای 6 ردیف دندان میباشند.
- 90% سم مارها از پروتئین تشكیل یافته است.
- 10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باكتریها تشكیل میدهند.
- 11 درصد جمعیت جهان را چپ دستان تشكیل میدهند.
- از هر 10 نفر، یك نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی میكند.
- 98 درصد وزن آب از اكسیژن تشكیل یافته است.
- یك اسب در طول یك سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف میكند.
- سوسكها سریعترین جانوران 6 پا میباشند. با سرعت یك متر در ثانیه.
- خرگوشها و طوطی ها بدون نیاز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببینند.
- كرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند.
- هیچ پنگوئنی در قطب شمال وجود ندارد.
- مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند.
- كانادا یك واژه هندی به معنی «روستای بزرگ» میباشد.
- رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمیگردد.
- قلب والها تنها 9 بار در دقیقه میتپد.
- چیتا قادر است در حداكثر سرعت خود گامهایی به طول 8 متر بر دارد.
- شمپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمیتوانند.
- عمر سنجاقكها تنها 24 ساعت میباشد.
- مدت زمان گردش سیاره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشید میباشد.
- روشنایی قرص كامل ماه 9 برابر هلال ماه میباشد.
- یك خرس بالغ قادر است با سرعت یك اسب بدود.
- قلب یك جوجه تیغی در حالت عادی 190 بار در دقیقه میزند كه در دوران خواب زمستانی به 20 بار در دقیقه كاهش می یابد.
- اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند.
- كانگروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند.
- قلب میگو در سر آن واقع است.
- گونه ای از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گیری كند.
- یك كوه آتشفشان قادر است ذرات ریز و گردوغبار را تا ارتفاع 50 كیلوكتری به فضای اطراف پرتاب كند.
- داركوب ها قادرند 20 بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.
- سالانه 500 فیلم در امریكا و 800 فیلم در هند ساخته میگردد.
- آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است.
- تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون كور رنگ میباشند.
- درتمام انسانهای كره زمین 99.9 % شباهت ژنتیكی وجود دارد.
- 98.5 % از ژنهای انسان و شامپانزه یكسان میباشند.
- قلب انسان بطور متوسط 100 هزار بار در سال میتپد.
- لئوناردو داوینچی مخترع قیچی میباشد.
- سطح شهر مكزیك سالانه 25 سانتی متر نشست میكند.
- 50 %جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نكرده اند.
- هرگاه جمعیت كره زمین به 100 نفر كاهش یابد، 50 % پول جهان در دست 6 نفر قرار خواهد گرفت.
- موشهای صحرایی سالانه 1/3 منابع و ذخایر غذایی جهان را نابود میسازند.
- 2/3 اعدامهای جهان در كشور چین بوقوع می پیوندد.
- سرود اصلی كشور یونان متشكل از 158 بیت میباشد.
- تمساح ها قادرند آرواره های خود را با نیروی 1300 كیلو گرم ببندند.
- یك گاو بطور متوسط سالانه 2 هزار و 300 گالن شیر تولید میكند.
- خورشید از لحاظ وزن از 70% هیدروژن،28% هلیوم،1.5% كربن+نیتروژن+اكسیژن و 0.5% عناصر دیگر تشكیل شده است.
- سگهای شهری بطور متوسط 3 سال بیشتر از سگهای روستایی عمر میكنند.
- در امریكا سالانه 15 نفر بر اثر گاز گرفتگی توسط سگها جان خود را از دست میدهند.
- 70% فقرای جهان را زنان تشكیل میدهند.
- در هر 2 هفته یك زبان در جهان منقرض میگردد.
- ون گوگ در طول حیات خود تنها یكی از نقاشیهای خود را بفروش رساند.
- گربه های خانگی 70% وقت خود را در خواب سپری میكنند.
- پلنگها قادرند تا ارتفاع 5 متری به بالا بپرند.
- 2/3 آدم رباییهای جهان در كلمبیا به وقوع می پیوندد.
- سم مارهای قهوه ای استرالیا تا حدی مهلك میباشد كه 0.002 گرم از سم این مارها میتواند یك انسان را بكشد.
- اختراع پیچ گوشتی پیش از پیچ صورت گرفت.
- خودروسازی بزرگترین صنعت در جهان میباشد.
- نور خورشید 8.5 دقیقه طول میكشد تا به زمین برسد.
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در یک شنبه 1 دی 1392
|
تصویر ساخت چهره با سبزه
تصویر میدان آزادی از پایین
تصویر پنگون های کنجکاو
تصویر آبشاری عجیب
تصویری از خورشید و سیا رات دیگر
تصاویری از ماشین های زیبا ی جهان:
لامبور گینی
لامبورگینی
فراری
تصاویری از سیارات:
تصویری از خورشید
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در یک شنبه 1 دی 1392
|
سلام سعی کنید زیاد در این صفحه نمانید زیرا :
مختان سو ت می کشد.
همیشه در فکر خواهید ماند و...
معماي شماره یک
زنداني داراي دو در است، يكي در آزادي و ديگري دَرِ اعدام. اين زندان داراي دو زندانبان است كه يكي از آنها راستگو و ديگري دروغگوست. خودِ زندانبانان همديگر را به خوبي مي شناسند. در اين زندان مردي محبوس است كه نمي داند كداميك از زندانبانان راستگو، و كداميك دروغگو است؟ به او اجازه مي دهند، از هر يك از زندانبانان كه دلش مي خواهد سؤالي بكند و از پاسخ طرف مقابل بفهمد در آزادي كدام است تا از آن خارج شود. پرسشي كه او بايد بكند تا به آزادي او بينجامد چيست؟
معماي شماره دو
جهانگردي توسط قبيله اي وحشي دستگير شد. اما به او اجازه داده شد تا جمله اي بگويد.ولي بدين شرط كه اگر جمله او صحت داشته باشد او را در روغن جوشان بسوزانند و اگر غلط باشد، با تيرزهرآگين مورد هدف قرار دهند. جهانگرد هوشيار با كمي فكر پاسخ داد كه موجب نجات او از مرگ شد. به نظر شما پاسخ او چه بود؟
اگر جواب هارا می خواهید نظر بدهید تا برایتان ارسال شود
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در شنبه 30 آذر 1392
|
عشق یعنی گم شدن، پیدا شدن/عشق یعنی غرق در رویا شدن/عشق یعنی حسرت دیدار تو/عشق یعنی من شوم بیمار تو.
چقدردراشتباهند-آنانكه به جاى ساده گرفتن زندگى آن راسرسرى می گیرن
همبازى هایمان را تا وقتى دوست داریم ، كه خوب مى بازند!
بهش گفتم حقیقت رو بگو تا روشن شم ؛ولى وقتى حقیقت رو گفت:
كلا خاموش شدم
مات به حركتی میگن كه شاه بااون عظمتش نمیتونه كاری كنه مات مرامتم.
محبتت چشمه ایست ازجنس نور""..."
هم ارادت، هم سلام از راه دور"".
یادت باشه که دل تخته سیاه نیست که هرکی اومد روش بنویسه وهرکس هم رفت بشه اسمشوپاک کرد.
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
چه بگویم كه ضربه ى آخر را
"خدایم" زد!!!
آن زمان كه براى رفتنت استخاره كردى و "خوب "آمد ...
تسبیح میشوم زیر انگشتانت ! دانه دانه میرانى ام ،تا خودت را بالا ببرى..
به سلامتى رفیقى كه تو رفاقت كم نزاشت ولى کم برداشت تا رفیقش كم نیاره
حسادت نكن...!
این كه بعد از تو بغل گرفته ام ...
زانوى غم است!
گوشه تا گوشه ى صحرا بخواب و نهراس ، گرگ ها خاطرشان هست كه آهوى منى
دریا همیشه از من دلگیر است ! چون بزرگى دل عزیزانم را به رخ او میكشم...
آهسته گفت:
خدانگهدارت و در را بست و رفت ...
آدمها چه راحت مسئولیت خودشان را به گردن "خدا" مى اندازند...!
گاهی یک سنجاقک به تو دل میبندد و تو هر روز سحر؛می نشینی لب حوض تا بیاید از راه،از خم پیچک نیلوفرها روی موهای سرت بنشیند یا که از قطره آب کف دستت بخورد گاه یک سنجاقک همه معنی یک زندگی است.
همه مرابا خنده های باصدا میشناسند؛این بالش بیچاره ،با گریه هاى بی صدا...
دل
اتفاقى ترین اشتباه دنیاست ،بسته میشود آنجا كه نباید و كنده میشود از جایى كه نباید
آشق !
از این به بعد اینگونه بنویسید... چون همیشه سرش كلاه میرود!
ناگهان آیینه حیران شد گمان كردم تویى/ماه پشت ابر پنهان شد گمان كردم تویى/اى نسیم بیقرار روزهاى عاشقى ،هركجا زلفى پریشان شد گمان کردم تویى
ای عشق چه درشرح توجز عشق بگویم؟زیراكه تودرساده ترین شكلى و پیچیده ترینى
ارزان تر از آنچه فكرش را بكنى بودى ،ولى براى من گران تمام شدى!!
"هست"را اگر قدر ندانى میشود"بود" وچه تلخ است "هستى" كه "بود" شود و " دارمى" كه "داشتم
واحد اندازه گیرى فاصله "متر" نیست بلكه "اشتیاق" است ،مشتاق كه باشى حتى یک قدم هم فاصله اى دور است
چقدر حقیرند مردمانى كه نه جرأت دوست داشتن دارند ،نه اراده ى دوست نداشتن ونه لیاقت دوست داشته شدن ،با این حال مدام شعر عاشقانه میخوانند
قسمتم نیست ببینم رخ دلدار ولی. . .
هركجاهست بداند كه خرابش شده ام
دستان من لایق شكوفه های اجابت نیست پس بگذار دعاهایم را دردستان شمابنشانم تا اجابتشان را نظاره كنم.
التماس دعا
گاهی همه تکیه گاهایم فرومی ریزدانگاه دیگرچیزی برایم باقی نمی ماندجزاینکه بنشینموازدرختانی که دربرابربادسرخم میکنندانعطاف رایادبگیرم
دانى كه چراچوب شود قسمت آتش؟/بى حرمتیش برلب ودندان حسین است///دانى كه چراآب فرات است گل آلود؟/شرمندگیش ازلب عطشان حسین است///دانى كه چراخانه ى حق گشته سیه پوش؟/زیراكه خدانیزعزادارحسین است
یا حسین __التماس دعا
اگر پروانه بودم می پریدم / همین حالا حضورت می رسیدم/ولی پروانه نیستم پر ندارم / دلم تنگ است ولی چاره ندارم . . .
شكستن دل ،به شكستن استخوان دنده مى ماند...از بیرون همه چیز رو به راه است...اما هر "نفس"
درد است كه میكشى...
میگن دلتنگی اخرش دوست داشتنه پس بخاطر همه ی دلتنگیهام دوستت دارم.
چه میشد اگر زمین گرد نبود تا من گوشه اى به انتظارت بنشینم!
مهم نیست اینجا كجاست؟
بى تو همه جا دور است ...!
روزهاى ابرى گلهاى آفتابگردان بلاتكلیفند ، مثل همه ى روزهاى عمر من ...
"دترعزمیسزادتوم"
زیاد فكر نكن این همون
"دوستت دارم ،عزیزم"
است كه كلماتش براى سریع تر رسیدن به تو از سرو كول هم بالا رفته اند
هر كسى را محرم رازت مدان ،اى بسا محرم كه با یک نقطه مجرم میشود
چه كوتاه است فاصله ظهرغدیرتاظهرعاشورا، روزبالارفتن دست على توسط پیامبرتاروزبالا رفتن سرحسین دركربلا! چه سخت است تشخیص حق ازباطل برای اهل زمان و این عبرتیست برای بشر!خدایا بصیرت عطاكن تاماننداهل كوفه نباشیم كه آیندگان مارا نكوهش كنند.
طرف چپ پیراهن هایم مدتى است كه تیر میکشد.
چه پیراهن هاى عجیبى،حتى وقتى تنم نیستند طرف چپ سینه ام درد میكند ...!
بلندترین شاخه ى درخت یک چیز را خوب میفهمد و آن هم "تنهایى" است!
به همان قدركه چشم توپر از زیبایی است/بی تودنیای من اى دوست پر ازتنهایی است
در این شبها اگر باران چشمانت فرو ریخت ، كویر قلب ما را هم دعا كن .
لجم میگیرد وقتی عاشقانه هایم رامینویسم برای تو ...اما همه میخوانند الا تو
باور كن آن میم مالكیتى كه به آخر اسمم اضافه میكردى ،زیباترین عاشقانه اى بود كه در تمام عمرم شنیده بودم ...!
غم كه نوشتن ندارد!
نفوذ میكند در استخوان هایت ،جاسوس میشود در قلبت و آرام آرام از چشم هایت میریزد بیرون ...
فردایک رازاست نگرانش نباش دیروزیک خاطره بودحسرتش رانخورواماامروز یک هدیه است قدرش رابدان.امروزت زیبا...
درد یک پنجره را پنجره ها مى فهمند/معنى كور شدن را گره ها مى فهمند/سخت بالا بروى ساده بیایى پایین/قصه تلخ مرا سرسره ها مى فهمند/یک نگاهت به من آموخت كه در حرف زدن/چشم ها بیشتر از حنجره ها مى فهمند...
پشت هر كوه بلند ،سبزه زارى است پر از یاد خدا و در آن باغ كسى میخواند :
كه خدا هست ،دگر غصه چرا؟
تنهایى ام فرشى نیست كه زیر پاى هر كس و ناكسى پهن كنم...
مرا به تختم ببندید و تنهایم بگذارید ،هر چقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید ...من دارم او را ترک میكنم!!!
قصد رفع زحمت نداردبه این زودى ها ...مهمان ناخوانده ایست...
"تنهایى"!!!
آرامترتكانش دهید،
مرگ مغزىشده ،بایدزودتر دفن شود،چیزىهم براىاهدا ندارد!
احساسم است؛
تا همین دیروز زنده بود،خودم دیدم كسى لهش كردو رفت!
در آسانى ها خدا را بخوان تا در سختى ها صدایت برایش ناآشنا نباشد...
كوه چون سنگ بود تنها شد یا چون تنها بود سنگ شد؟ من كه نه سنگ بودم نه كوه من چرا تنها شدم؟
گل من خبرنداری دل گلدونت میگیره/اگه پژمرده باشی گلدونت برات میمیره/گل من بگو که اونجا دل تو برام میگیره/گل من نگو شکستی گلدونت عزا میگیره.
همیشه سكوتم به معناى پیروزىتونیست،گاهی سكوت میكنم تابفهمی چه بی صدا باختى
حرف هست...به اندازه ى یک دنیا هم هست...سكوتم از بى كسى است!!!
این عشق براىمن هیچ نداشت اما،گلهاىبالشم راباغبان خوبى بوداشكهاى هرشبم!
رفتى و ندیدى كه چه محشر كردم ،بااشک تمام كوچه را تر كردم ،وقتى كه شكست بغض تنهایى من ،وابستگى ام را به تو باور كردم!
رفتى و ندیدى كه چه محشر كردم ،بااشک تمام كوچه را تر كردم ،وقتى كه شكست بغض تنهایى من ،وابستگى ام را به تو باور كردم!
شبی غمگین،شبى بارانى وسرد،مرادرغربت فردا رهاكرد،دلم درحسرت دیدار او ماند،مراچشم انتظاركوچه هاكرد،به من میگفت"تنهایى"غریب است،ببین باغربتش بامن چه هاكرد،تمام هستیم بود و ندانست،كه درقلبم چه آشوبی به پاكرد،او هرگز شكستم را نفهمید ،اگرچه تا ته دنیا صدا كرد...!
روزگارى جاده بودم جاده اى غرق تردد،جاده اى كز رفت و آمد لحظه اى خالى نمیشد،من كه بسیارى غریبان را به آبادى رساندم،عاقبت خود ماندم و ویرانه وتنهایى خود
پيروز باشيد اميني
اس ام اس های اربعین حسینی:
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد . . .
•••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی••••••••••••••
سفر کردم به دنبال سر تو / سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر / به جرم این که بودم خواهر تو . . .
•••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
اربعین آمد و اشگم ز بصر می آید / گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست / کز اسیران ره شام خبر می آید . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
چهل روزه که بوی گل نیومد / صدای چهچه بلبل نیومد
چهل روزه چهل منزل اسیرم / غم چل ساله گویی کرده پیرم . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
باز عاشوراییان پیدا شدند / باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصه های گل کجاست / اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد / اربعین، فریاد احساست چه شد . . .
•••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی••••••••••••••••
باز دلم خون شد و چشمم گریست / آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین / جوش زند خون حسین از زمین . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
بار بگشایید اینجا کربلاست / آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست / هر طرف غوغایی از غم ها به پاست . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
بسوز ای دل که امروز اربعین است / عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت /سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!
رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟ پـــ نه پـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!!!
دارم چایی می خورم داغ بود سوختم داداشم می پرسه سوختی؟ می گم پـــ نه پـــ رفتم مرحله بعد!!!
با کامیونم زیر پل گیر کردم. پشت سرم هم چند کیلومتر ترافیک راه افتاده… افسر رسیده بعد از اینکه بیسیم زده میپرسه، گیر کردی؟ : پـ نـ پـ جون جناب این پل رو بار زده بودم ببرم برسونم وسط راه گازوئیل تموم کردم.
نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس راننده میگه می خوای سوارشی؟ پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم
به مامانم میگم یه چیز بنداز رو بابا خوابه … میگه پتو خوبه؟ پ نه پ میز ، میز خوبه
تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه: شما ایرانی هستین؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـَــــ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن
بابام از اداره زنگ زده خونه بعداز کلی احوال پرسی میگه دخترم خودتی؟ میگم: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ?،برای اطلاع از موجودی حساب شماره ?? گفت زهر مار و قطع کرد .دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق.گفت اگه یه بار دیگه بگی پَــــ نَ پَـــــ دیگه تو این خونه نمیخوابی….گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا؟گفت پَـــ نَ پَــــ خونه رو عوض میکنم
کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام…
با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم
ساعت 3 نصف شب زنگ زدم به یه نفر! فوت میکنم تو گوشی. میگه مزاحمی ؟ میگم پ نه پ انجلینا جولی هستم خواستم بهت بگم دوستت دارم خیلی زیاد الهی که خوشت بیاد.
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به آمریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یک سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت: پ ن پ ژاپونه، ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
دوستم در یخچال رو باز کرده، دیده هیچ توش نیست. میپرسه: واقعا خالیه!؟ پ ن پ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون!
از دل درد دارم می میرم. جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب می خورم. بعد از 2 ساعت طرف اومده بیرون میگه دستشویی داری؟ میگم پ ن پ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین کنم.
شاد باشيد اميني
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در پنج شنبه 28 آذر 1392
|
برای تفریح و سرگرمی شما عزیزان مجموعه ای از جدیدترین جملات طنز و خنده دار پس نه پس
که بصورت په نه په خونده و نوشته میشه براتون آماده کردیم
بعنوان اس ام اس خنده دار و سرکاری میتوانید برای شاد کردن دوستان ارسال کنید
در ادامه این جملات باحال و فانی و بسیار بامزه را ببینید و لذت ببرید
زنگ زدم اورژانس، می گم تصادف شده… آقاهه می پرسه کسی هم صدمه دیده؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط زنگ زدم بگم همه سالمن، از نگرانی درتون بیارم!!!!
گوشی موبایلم تو دستم بود . دوستم میگه :این گوشیته؟ میگم:پــ نــ پــ کنترل تلوزیونمونه گرفتم تو دسم گم نشه
یکی رو دماغش چسب زده بود . دوسش بهش میکه دماغتو عمل کردی میگه :پــ نــ پــ زنبور نیش زده قایمش کردم
رفتم دکتر (90 سالشه) به من میگه: مریضی؟ میگم: پـَـــ نــه پـَــ اومدم خاطرات جنگ جهانی رو با هم مرور کنیم.
داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود … دختره میگه گربس؟! پـَـــ نــه پـَـــ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده !!!
با دوستم تو صف عابر بانک وایستادیم یارو با موتور اومده بقلمون میگه عابر بانک سالمه؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ خرابه ما اینجا وایستادیم نوبتمون بشه با دکمه هاش اتل متل توتوله بازی کنیم
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!
رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟ پـــ نه پـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!!!
دارم چایی می خورم داغ بود سوختم داداشم می پرسه سوختی؟ می گم پـــ نه پـــ رفتم مرحله بعد!!!
با کامیونم زیر پل گیر کردم. پشت سرم هم چند کیلومتر ترافیک راه افتاده… افسر رسیده بعد از اینکه بیسیم زده میپرسه، گیر کردی؟ : پـ نـ پـ جون جناب این پل رو بار زده بودم ببرم برسونم وسط راه گازوئیل تموم کردم.
نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس راننده میگه می خوای سوارشی؟ پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم
به مامانم میگم یه چیز بنداز رو بابا خوابه … میگه پتو خوبه؟ پ نه پ میز ، میز خوبه
تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه: شما ایرانی هستین؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـَــــ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن
بابام از اداره زنگ زده خونه بعداز کلی احوال پرسی میگه دخترم خودتی؟ میگم: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ?،برای اطلاع از موجودی حساب شماره ?? گفت زهر مار و قطع کرد .دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق.گفت اگه یه بار دیگه بگی پَــــ نَ پَـــــ دیگه تو این خونه نمیخوابی….گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا؟گفت پَـــ نَ پَــــ خونه رو عوض میکنم
کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام…
با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم
ساعت 3 نصف شب زنگ زدم به یه نفر! فوت میکنم تو گوشی. میگه مزاحمی ؟ میگم پ نه پ انجلینا جولی هستم خواستم بهت بگم دوستت دارم خیلی زیاد الهی که خوشت بیاد.
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به آمریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یک سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت: پ ن پ ژاپونه، ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
دوستم در یخچال رو باز کرده، دیده هیچ توش نیست. میپرسه: واقعا خالیه!؟ پ ن پ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون!
از دل درد دارم می میرم. جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب می خورم. بعد از 2 ساعت طرف اومده بیرون میگه دستشویی داری؟ میگم پ ن پ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین کنم.
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در پنج شنبه 28 آذر 1392
|
باسلام!من محمد هستم واین وبلاگ از من است راستش چطوری بگم حدف اطلی من از ساخت این وبلاگ نشان دادن عشق به وطن من است .
امیدوارم از این وبلاگ خوشتان بیاید.
پیروز باشیدمحمد
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در چهار شنبه 27 آذر 1392
|
سخنان امام درمورد نماز:
علاج دنياپرستى را هم اميرالمؤمنين در خطبهى متقين بيان فرموده است: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعينهم»(۱) علاج دلبستن و مجذوب شدن به دنيا اين است كه انسان تقوا پيشه كند كه از خواص تقوا يكى همين است كه «عظم الخالق فى انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آنچنان جايگاهى پيدا ميكند كه همه چيز در نظر او كوچك ميشود. اين مقامات دنيوى، اين اموال، اين زيبائىها، اين جلوههاى زندگى مادى، اين لذتهاى گوناگون در نظر انسان حقير ميشود و بر اثر عظمت ياد الهى در دل انسان، اهميت پيدا نميكند. از خصوصيات تقوا همين است. خود او هم - اميرالمؤمنين - مظهر كامل همين معنا بود. در اين خطبهى معروف «نوف بكالى» كه حالا من يك فقرهاى از آن را بعد عرض ميكنم، ميگويد حضرت ايستاد روى سنگى، لباس ساده پشمىِ مندرسِ كمقيمتى بر تن او بود و نعلى از برگ خرما يا از پوست درخت خرما به پاى او بود؛ چنين وضعيت فقيرانه و زاهدانهاى حاكم و مدير آن كشور عظيم اسلامى داشت؛ اينجور زندگى ميكرد و اين بيانات عظيم، اين جواهر حكمت را بر زبان جارى ميكرد.
اين بزرگوار در همين قضاياى سياسى زمان خود، وقتى در جنگ صفين يك نفر آمد راجع به قضاياى سقيفه و اين چيزها سؤال كرد، حضرت با تندى به او جواب دادند، فرمودند: «يا اخا بنىاسد انّك لقلق الوضين ترسل فى غير سدد» جاى حرف را نميدانى، نميفهمى چه بگوئى، كجا بگوئى، حالا در اثناى اين حادثهى عظيم نظامى و سياسى، آمدى از گذشته سؤال ميكنى كه قضيهى سقيفه چه بود! وليكن در عين حال يك كلمه جواب او را ميدهند، ميفرمايند ليكن تو حق سؤال كردن داشتى، چون سؤال كردى، حق دارى و من بايد جواب بدهم؛ «فانّها كانت اثرة شحّت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس اخرين» اين يك امتيازطلبى بود؛ يك عدهاى چشم پوشيدند، يك عدهاى به آن چنگ انداختند. مسئلهى چشم پوشيدن؛ يعنى قدرتطلبى، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنيا به هر شكل آن رفتن، از نظر اميرالمؤمنين در همهى زمانها محكوم و مردود است. اين آن روحيهى اميرالمؤمنين است كه ميخواهد به ما اين روحيه را تعليم بدهد؛ بايد ما از اميرالمؤمنين اين را درس بگيريم؛ ياد خدا و توجه به ذكر و مناجات الهى، مهمترين علاجى است كه اميرالمؤمنين براى اين كار دارد.
ما بايد اين شبها، اين روزها و اين دعاها را قدر بدانيم. توجه به اين دعاها، تذكر مضامين اين دعاها خيلى ارزش دارد؛ اگر قدردانى كنيم. اينها علاج درد درونى ماست كه متأسفانه آحاد بشر در همهى دورانها به آن مبتلا بودهاند. بايد هرچه ميتوانيم اين بيمارى، اين درد بزرگ، اين ضايعه - دلبستگى به دنيا - را در خودمان كم كنيم. توجه به خداى متعال و تذكر عظمت پروردگار يكى از راههاست. لذا شما دعاهاى اميرالمؤمنين را نگاه كنيد؛ پرشورترين دعاها همين دعاهاى اميرالمؤمنين است. البته ادعيهى رسيدهى از معصومين (عليهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالى، منتها جزو بهترينها يا شايد بهترينها، اين دعاهائى است كه از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) رسيده است. همين دعاى كميل يا دعاى صباح يا دعاى مناجات شعبانيه، كه من از امام (رضوان اللَّه عليه) يك وقتى پرسيدم كه در بين اين دعاها شما بيشتر به كدام علاقه داريد، ايشان گفتند دعاى كميل و مناجات شعبانيه. هر دو از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) است. اين راز و نياز و سوز و گداز اميرالمؤمنين و هم مناجاتهاى آن بزرگوار، حقيقتاً گدازنده است براى كسى كه توجه داشته باشد.
ما همهى جوانها و همهى مردممان را با نماز آشنا كنيم و اهميت نماز را براى اينها شرح بدهيم. اين كار متصدى لازم دارد. حقيقتاً دستگاههاى مختلف بايستى در اين زمينه كار و تلاش كنند. اين، مهم است؛ اين فقط اين نيست كه ما يك آدم غافل يا بىنماز را به نماز مىكشانيم؛ اين معنايش اين است كه ما داريم پايههاى يك حركت عظيم جهانى را كه نظام جمهورى اسلامى ستون مستحكم آن است، در ميان انسانها استوار مىكنيم. انسانها وقتى دلشان با نماز انس گرفت و از طريق نماز با خداى متعال مأنوس و آشنا شدند، به طور طبيعى گناهان از اينها دور مىشود؛ دلهايشان نسبت به گناه حساس مىشود و آن حالت تقوايى كه در شرع مقدس قوامِ ديندارى است، بتدريج در انسان حاصل مىشود. مسألهى نماز اين است. لذا ما اولاً از همهى دوستان به خصوص از شخص آقاى قرائتى كه واقعاً تلاش مجدانهاى و مخلصانهاى در اين راه انجام دادند و كسانى كه با ايشان همكارى كردند، صميمانه تشكر مىكنيم. ثانياً تأكيد مىكنيم اين كار را نيمهكاره نگذاريد؛ ميان راه خسته نشويد. اين، براى هميشه است؛ اين كارى است كه به طور مستمر بايد ادامه داشته باشد؛ اين مثل خود نماز كه تعطيلبردار نيست، توقف نمىپذيرد؛ چون غفلت انسان موجبات فراوانى دارد و خيلى چيزها انسان را غافل مىكند. براى اينكه با اين غفلت مبارزه بشود، نماز لازم است؛ صبح، نماز؛ ظهر، نماز؛ شب، نماز؛ نافله، فريضه. به اهميت نماز، به تأثير نماز، به شرائط معنوى نماز بايد مردم را آشنا كرد و از همهى ابزارهاى مفيد تبليغ بايستى در اين راه استفاده كرد. . تلاشهای فرهنگی و هنری و برنامهریزیهای آموزشی و غیره، همه باید به گونهای طراحی و اجرا شود كه نماز، با كیفیت مطلوب، روزبهروز در میان مردم بهویژه جوانان و نوجوانان رونق گیرد و همه بهراستی از این چشمهی پاكی و روشنی بهرهمند گردند. بیشك دستگاههای متعدد امور فرهنگی و آموزشی و صداوسیما و دستاندركاران ادارهی مساجد، بیش از دیگران باید احساس مسئولیت كنند. ما همهى جوانها و همهى مردممان را با نماز آشنا كنيم و اهميت نماز را براى اينها شرح بدهيم. اين كار متصدى لازم دارد. حقيقتاً دستگاههاى مختلف بايستى در اين زمينه كار و تلاش كنند. اين، مهم است؛ اين فقط اين نيست كه ما يك آدم غافل يا بىنماز را به نماز مىكشانيم؛ اين معنايش اين است كه ما داريم پايههاى يك حركت عظيم جهانى را كه نظام جمهورى اسلامى ستون مستحكم آن است، در ميان انسانها استوار مىكنيم. انسانها وقتى دلشان با نماز انس گرفت و از طريق نماز با خداى متعال مأنوس و آشنا شدند، به طور طبيعى گناهان از اينها دور مىشود؛ دلهايشان نسبت به گناه حساس مىشود و آن حالت تقوايى كه در شرع مقدس قوامِ ديندارى است، بتدريج در انسان حاصل مىشود. مسألهى نماز اين است. لذا ما اولاً از همهى دوستان به خصوص از شخص آقاى قرائتى كه واقعاً تلاش مجدانهاى و مخلصانهاى در اين راه انجام دادند و كسانى كه با ايشان همكارى كردند، صميمانه تشكر مىكنيم. ثانياً تأكيد مىكنيم اين كار را نيمهكاره نگذاريد؛ ميان راه خسته نشويد. اين، براى هميشه است؛ اين كارى است كه به طور مستمر بايد ادامه داشته باشد؛ اين مثل خود نماز كه تعطيلبردار نيست، توقف نمىپذيرد؛ چون غفلت انسان موجبات فراوانى دارد و خيلى چيزها انسان را غافل مىكند. براى اينكه با اين غفلت مبارزه بشود، نماز لازم است؛ صبح، نماز؛ ظهر، نماز؛ شب، نماز؛ نافله، فريضه. به اهميت نماز، به تأثير نماز، به شرائط معنوى نماز بايد مردم را آشنا كرد و از همهى ابزارهاى مفيد تبليغ بايستى در اين راه استفاده كرد. .
تلاشهای فرهنگی و هنری و برنامهریزیهای آموزشی و غیره، همه باید به گونهای طراحی و اجرا شود كه نماز، با كیفیت مطلوب، روزبهروز در میان مردم بهویژه جوانان و نوجوانان رونق گیرد و همه بهراستی از این چشمهی پاكی و روشنی بهرهمند گردند. بیشك دستگاههای متعدد امور فرهنگی و آموزشی و صداوسیما و دستاندركاران ادارهی مساجد، بیش از دیگران باید احساس مسئولیت كنند.
نشانهى ديگر [حقگزاری نماز]، آبادى مساجد و افزايش نمازهاى جماعت است، و اين به معناى بروز بركات نماز در سطح همكارى و همدلى اجتماعى است. بىشك اين فريضه نيز با همهى اتكالش به عامل درونى يعنى توجه و ذكر و حضور، همچون ديگر واجبات دينى، ناظر به همهى عرصهى زندگى انسان است و نه به بخشى از آن يعنى زندگى فردى و شخصى هر كس. و آنجا كه پاى فعاليّت و نشاط دستجمعى افراد جامعه به ميان مىآيد، نماز همچون گرمترين و پرشورترين عبادت دستجمعى، نقش بزرگى را بر عهده مىگيرد. مظهر اين خصوصيت، همين نمازهاى جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهاى عيد است.
سخنان امام در مورد کتاب خواندن:
من اگر بدانم هر روز يك ساعت بايد حرف بزنم و نتيجه اش اين باشد كه مردم كتابخوان بشوند، حاضرم روزي يك ساعت و نيم حرف بزنم! اگر اينطوري بشود قضيه را حل كرد، حرفي نيست بله، ما بايد عرضمان را به مردم بكنيم و بنده هم عرض مي كنم، منتهي چيزهايي است كه با گفتن تنها تمام نمي شود... اين، گفتن و بازگفتن و بازگفتن و به زبانهاي گوناگون گفتن و از همه طرف گفتن و او را با فكر محاصره كردن مي خواهد، تا يك عادت از بين برود، يا به وجود بيايد.3 از فرصت ها مي شود استفاده كرد. مثلا فرض بفرماييد امروز پنج، شش هزار نفر بسيجي با من ملاقات داشتند؛...
در ميان اينها اگر يادآوري بشود و من يك اشاره بكنم و (كتاب هاي مربوط به دفاع مقدس) آماده باشد و در اختيارشان قرار بگيرد، آنها را مي خرند... يا در همين ديدارهايي كه سران سپاه و ارتش مي روند... شما مي توانيد آنجا آن كتاب را به زبان آن گوينده بياوريد... مثلا فرض بفرماييد الان نزديك عمليات كربلاي يك است... چند جلد از اين كتاب هاي خيلي خوب درباره همين كربلاي يك آماده شود و... و در آنجا اسم آورده شود؛... خواهيد ديد كه چندين هزارنسخه فروش خواهدرفت.
امروز درنمايشگاه... سه نفر جدا جدا به من پيشنهاد واحدي ارائه كردند و آن اين است كه درمدارس ساعتي براي كتابخواني گذاشته شود به نظرم فكر خوبي است. اين را بايد حتما وزارت آموزش و پرورش بررسي كند و ببيند چه كار مي تواند بكند... ساعت كتابخواني بگذارند تا دانش آموزان با فرهنگ كتابخواني آشنا بشوند.5 كتاب مقوله بسيار مهمي است. البته من به كارهاي هنري و تصويري- تلويزيون، سينما، يا اين قبيل چيزها-خيلي اعتقاد دارم. اما كتاب نقش مخصوصي دارد. جاي كتاب را هيچ چيزي پر نمي كند. كتاب را بايد ترويج كرد... مردم بايد به كتابخواني عادت كنند و كتاب وارد زندگي بشود. اين عادت هنوز در بين مردم ما جانيفتاده كه بروند كتابي را بخرند، بعد آن را بخوانند، بعد به دوستشان يا به فرزندشان بدهند، تا آنها هم بخوانند، اينطوري نيست... واقعاً كتاب خواندن در مملكت ما جا نيفتاده است و اين درد بزرگي است ما از اهميت و عظمت اين درد غافليم.
در كار فرهنگي نبايد مسئله پول و بودجه، يك مشكل عمده به حساب آيد؛ به اين معنا كه مشكلات و نقايص فرهنگي را در رديف نيازهاي بودجه اي و در آخرهاي ليست قرار ندهيم؛ بلكه در اول هاي ليست- اگر نگوئيم در رديف اول- قرار بدهيم. اگر درست فكر بكنيم اين به صرفأ اقتصادي مملكت هم است.
يعني از اينكه بودجه و امكانات بيشتر را به كارهاي فرهنگي- به خصوص فرهنگ آموزشي- متوجه كنيم كشور زيان نخواهد كرد؛ زيرا كه خود اين براي آيندأ كشور توليد امكانات مي كند.
افرادي كه كار روزانه دارند- اداري، كاسب، روستايي، كشاورز و امثال اينها- اگر مثلا شب يا بين روز به خانه مي آيند، بخشي از زمان را، ولو نيم ساعت، براي كتاب خواندن بگذارند. چقدر كتابها را در همين نيم ساعت ها مي توان خواند.
بنده خودم دوره هاي بيست و چند جلدي كتاب ها را در همين فاصله هاي ده دقيقه، بيست دقيقه، يك ربع ساعت خوانده ام!... اين بايستي يك سيره و سنت رايجي بين مردم ما بشود كه كتاب را بخوانند و به بچه هايشان ياد بدهند. خانم ها در خانه ها كتاب بخوانند و معلومات را فرابگيرند.
كاری كنيم كه فرزندان حتما دست مادر را ببوسند؛ اسلام به دنبال اين است.
در آستانه ماه مبارک رجب، صدها نفر از بانوان برجسته و فعال در بخشهای دانشگاهی، حوزوی، مسائل خانواده و زنان، دستگاههای اجرایی، فعالیتهای قرآنی، رسانه و سازمانهای مردم نهاد، صبح امروز (شنبه) به مدت دو ساعت و نیم با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تأکید بر لزوم طرح گفتمان اسلامی در مورد زن بصورت تهاجمی و طلبکارانه در عرصه بین المللی، «تقویت نهاد خانواده» و «احترام و تکریم زن در محیط خانه» را دو نیاز مهم و فوری جامعه دانستند و خاطرنشان کردند: زنان فعال و کارآمد در جبهه انقلاب اسلامی باید حضور خود را در صحنه دفاع از انقلاب نمایان تر و پررنگ تر کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به عقب ماندگی هایی که درخصوص انتقال مبانی فکری اسلام درخصوص زن به عرصه بین المللی، وجود دارد، افزودند: کارهای خوبی به برکت نظام جمهوری اسلامی و نام امام خمینی (ره)، درخصوص مقوله زن انجام گرفته است اما نیازمند کار بیشتر و تشکیل جبهه ای تهاجمی و مصون از تعرض دیگران هستیم.
ایشان با تأکید بر اینکه به هیچ وجه نباید در زمینه نهضت بیداری در عرصه زنان تعلل و توقفی وجود داشته باشد، خاطرنشان کردند: چرا باید با وجود گفتمان کامل و قانع کننده اسلام در مورد زن، در مقابل گفتمان غرب، در موضع انفعال قرار گرفت؟
رهبر انقلاب اسلامی گفتمان غرب درخصوص زن را، گفتمانی کاملاً حساب شده و سیاسی خواندند و افزودند: اگرچه این گفتمان اکنون به ظاهر در نقطه اوج خود قرار دارد اما مسیر گفتمان غرب درخصوص زن، به سمت سراشیبی سقوط، انحطاط و سرافکندگی است.
حضرت آیت الله خامنه ای، «مرد واره» کردن زن و التذاذ جنسی مرد از زن را دو بخش اصلی گفتمان غرب درخصوص زن برشمردند و گفتند: غربی ها به دنبال آن هستند که مشاغلی را که با وضعیت جسمی و فکری مردان سازگار است، به زنها تعمیم و آن را به عنوان یک امتیاز و افتخار جلوه دهند.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور زنان در مشاغل و مناصب اجرایی اشکالی ندارد، خاطرنشان کردند: آن بخشی که مورد اشکال و در واقع امتداد همان گفتمان غربی است، افتخار کردن به تعداد بالای زنان شاغل در مناصب اجرایی است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این موضوع افزودند: اینکه ما به حضور بالای زنان در مناصب اجرایی افتخار کنیم، دیدگاهی غلط و در واقع انفعال در برابر گفتمان غربی است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: آنچه که باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفکر، فعال فرهنگی و سیاسی، و مجاهد است.
ایشان با اشاره به نگاه یکسان اسلام به زن و مرد از لحاظ انسانی افزودند: از دیدگاه اسلام هریک از زن و مرد به لحاظ خلقت، ویژگیهای خاصی دارند اما از لحاظ حقوق انسانی و اجتماعی و ارزشهای معنوی و سیر تکامل معنوی، هیچ تفاوتی ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: نگاه صحیح به زن، نگاهی است که او را در چارچوب جنس خود و ارزشهای تعالی دهنده آن بشناسد.
حضرت آیت الله خامنه ای، نگاه لذت جویانه به زن را یکی از بلاهای بزرگ خواندند و خاطرنشان کردند: اکنون برخی اندیشمندان غربی نیز در مورد این موضوع احساس خطر می کنند زیرا قضایایی همچون همجنس گرایی نتیجه این نوع نگاه است که قطعاًٌ یکی از عوامل سقوط تمدن غرب نیز خواهد بود.
ایشان با تأکید بر لزوم هوشیاری در جامعه در قبال جاذبه های جنسی برای مردان و زنان، افزودند: البته در کشور ما به دلیل موضوع حجاب، مصونیتی وجود دارد اما باید در مورد حجاب و موضوع حدود معاشرت مرد و زن اهتمام جدی شود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: به هیچ وجه نباید در مقابل گفتمان غرب درخصوص زن منفعل شد بلکه باید گفتمان اسلام در مورد زن را بصورت تهاجمی و طلبکارانه مطرح کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: از تهدیدهای غربی ها هم به هیچ وجه نباید ترسید.
ایشان کرامت زن، عزت زن و ظرافت فطری و کارکرد زن را از خصوصیات گفتمان زن در اسلام برشمردند و خاطرنشان کردند: خداوند متعال جنس زن را به گونه ای خلق کرده است که برخی امور عاطفی، تربیتی و حتی مدیریتی در خانه، فقط با ظرافت روحیه زنان، قابل انجام است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، «تقویت نهاد خانواده» و «تکریم و احترام زنان در خانه» را دو مسئله مهم و فوری در جامعه دانستند و تأکید کردند: باید در قوانین، خلقیات و سنت ها، شرایط به گونه ای فراهم شود که زنان در سطوح مختلف معاشرتی، جنسی، فکری و خانوادگی دچار ستم زده گی نباشند.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین خصوص افزودند: باید همواره همه اعضای خانواده، با زنان با دیده تکریم و احترام رفتار کنند و باید فضای خانواده به گونه ای باشد که فرزندان دست مادران خود را ببوسند.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر فرهنگ نگاه احترام آمیز به زنان نهادینه شود، بسیاری از مشکلات جامعه حل و از زنان رفع مظلومیت خواهد شد.
ایشان موضوعات ازدواج، پوشش، معاشرت، حمایت مالی و حقوقی از زنان، و اشتغال زنان و حدود آن را از دیگر مقولاتی دانستند که باید مورد اهتمام قرار گیرند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فعالیتهای گسترده و متنوع درخصوص مسائل بانوان در کشور، یک پیشنهاد را مطرح کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: باید تلاش شود تا این فعالیتها، یک سیستم منسجم و هندسه عمومی صحیحی پیدا کنند و یک مرکز عالی و ثابت با کادرهای قوی و چشم انداز بلندمدت، برای این منظور بوجود آید.
ایشان گفتند: در ذیل این مرکز عالی می تواند نهادها و بنیادهای مختلف تشکیل شوند و یک بانک اطلاعاتی قوی نیز از کارهای انجام گرفته بوجود آید.
رهبر انقلاب اسلامی یک نکته را به همه زنان فعال در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی متذکر شدند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به حضور پررنگ و جدی زنان در شکل گیری انقلاب و مراحل مختلف بعد از آن افزودند: زنان فعال، کارآمد، عالِم، نویسنده و اندیشمند در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی باید حضور جدی تر و نمایان تری در صحنه داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به نقش صدا و سیما در ارائه یک الگوی صحیح از زن مؤمن، فعال، مجاهد و با حجاب اشاره و خاطرنشان کردند: صدا و سیما باید در این زمینه یک نقش صددرصدی ایفا کند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: صدا و سیما باید کاملاً در خدمت تفکر اسلامی از زن و ارائه خصوصیات یک زن اسلامی قرار گیرد.
ایشان در پایان تأکید کردند: ما در زمینه مسائل زنان در جمهوری اسلامی ایران پیشرفت داشتیم ولی این پیشرفتها متناسب با نیازها و توقعات مورد نظر اسلام نیست و باید تلاش بیش از پیشی انجام گیرد.
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در چهار شنبه 27 آذر 1392
|
عابد و ابلیس
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:«فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند.»
عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را بر کند. ابلیس به صورت پیری ظاهرالصلاح، بر مسیر او مجسم شد و گفت: «ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!»
عابد گفت: « نه، بریدن درخت اولویت دارد.»
مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند. عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»
عابد با خود گفت: «راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و بر گرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر بر گرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: «کجا؟»
عابد گفت: «تا آن درخت برکنم»
ابلیس گفت: «دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند.»
عابد و ابلیس در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت: «دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»
ابلیس گفت: «آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد. ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی
شاخه گلی برای مادر
مردی در راه برگشت به خانه، جلوی یک گلفروشی توقف کرد تا برای مادرش که در شهری حدود 300 کیلومتر دورتر زندگی میکرد یک دسته گل سفارش دهد تا ارسال کنند. وقتی داشت از ماشین پیاده میشد متوجه شد که دختر کوچکی گوشهای ایستاده و در حال گریه کردن است. مرد از دختر پرسید که چرا گریه میکند و دختر جواب داد: «من میخواهم یک شاخه گل رز برای مادرم بخرم. اما پولم کافی نیست.»
مرد لبخندی زد و گفت: «با من بیا تو گلفروشی. من برای تو یک شاخه گل رز میخرم
مرد برای دختر کوچولو یک شاخه گل رز خرید و دسته گل برای مادرش را هم سفارش داد. وقتی با دختر از گلفروشی بیرون آمدند مرد به دختر گفت میتواند دختر را به خانهاش برساند. دختر گفت: «ممنون، لطفاً مرا پیش مادرم ببرید.»
دختر مرد را به یک گورستان هدایت کرد و در آنجا شاخه گل رز را روی یک قبر تازه پر شده قرار داد.
مرد از دختر خداحافظی کرد و به گلفروشی برگشت، سفارش را لغو کرد و همان جا یک دسته گل انتخاب کرد و سوار بر ماشین رفت برای دیدن مادرش.
زندگی کوتاه است. تا جایی که میتوانید برای کسانی که شما را دوست دارند وقت بگذارید و به آنان عشق بورزید. قبل از اینکه دیر شود از هر لحظه آن استفاده کنید. هیچ چیزی مهمتر از خانواده نیست
بره و انگشت نیاز
مردی سعی داشت تا بره مورد علاقهاش را داخل خانه ببرد. مرد بره را از پشت هل میداد ولی بره پاهایش را محکم به زمین فشار میداد و حرکت نمیکرد. خدمتکار منزل وقتی این وضع را دید، نزدیک رفت و انگشتش را داخل دهان بره گذاشت، بره شروع به مکیدن انگشتش کرد. خدمتکار داخل خانه رفت و بره هم به دنبالش راه افتاد! مرد از این اتفاق ساده درس بزرگی آموخت. فهمید که برای تأثیر گذاشتن بر دیگران ابتدا باید خواستههای آنها را درک کرد.
امید و طمع
توضیح: هارون الرشید یکی از خونخوارترین و هوسبازترین خلفای عباسی بود که حضرت امام موسی کاظم (ع) را به شهادت رساند. این حکایت هیچ گونه تأییدی بر عملکرد و شخصیت این فرد نیست بلکه تمرکز حکایت بر فرمایش رسول اکرم (ص) در مورد ویژگی انسان است.
هارون الرشید خواسته بود که هر کس رسول خدا (ص) را در طول عمرش دیده است نزد او بیاورند. بعد از مدتی، یک زن خیلی پیر را که به سختی راه میرفت نزد او آوردند.
هارون از پیرزن پرسید: «آیا تو خودت پیامبر را دیدی؟»
پیرزن جواب داد: «بله آقا!»
سپس پرسید آیا پیرزن گفته ای از پیامبر به یاد دارد، پیرزن گفت بله و گفت: «هنگامی که زمان پیری فرا می رسد دو چیز جوان می شوند، یکی امید و دیگری طمع.»
هارون از پیرزن تشکر کرد و به او یکصد دینار داد. پیرزن هم از هارون تشکر کرد و به بیرون از قصر برده شد. هنگام خروج از قصر، فکری به ذهنش رسید و خواهش کرد او را دوباره نزد هارون ببرند. وقتی برگشت، هارون پرسید: «چرا برگشتی پیرزن؟»
پیرزن گفت: «من فقط آمدم بپرسم پولی که به من دادید همین یک بار بود یا هر سال تکرار خواهد شد؟»
هارون فکر کرد: «عجب جمله ای پیامبر خدا (ص) فرمودند! این پیرزن با این حال و روز، هم امید به زندگی دارد و هم طمع پول بیشتر.» و بعد گفت: «نگران نباش، هر سال این پول به تو پرداخت خواهد شد.»
پیرزن هنگام خروج از قصر، آخرین نفس خود را کشید و از دنیا رفت.
مرد چراغ به دست
مردی روستایی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد. او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. در راه، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد. مرد چراغ به دست گفت: «من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید. از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.»
مرد اول از او خیلی تشکر میکند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه میدهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست میکند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری میکند. مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار میکند و مجدداً همان جواب را میشنود. مرد اول سوال می کند که چرا او نمیخواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد دوم پاسخ داد: «من شیطان هستم.»
مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح میدهد: «من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم. وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و دوباره رهسپار مسجد شدید. خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانوادهات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکدهتان را خواهد بخشید. بنابراین، من ترجیح دادم از سالم رسیدن شما به مسجد مطمئن شوم.»
مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده محمد امینی در چهار شنبه 27 آذر 1392
|
امیدوارم بتوانید از مطالب این وبلاگ استفاده کنید
با عرض پوزش از شما عزیزان به دلیل شروع امحانات دیماه نتوانستم وبلاگ را بروز کنم
تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان به نام
خداوند بلند
مرتبه و
آدرس
shahidanevatan.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
تمامی حقوق برای مدیر وبگاه محفوظ است ؛ هرگونه کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...